13 اصل برای ثروتمند شدن

امروزه با توجه به افزایش تعداد ثروتمندان در جهان دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که ثروتمند شدن اصول ساده ای دارد که به راحتی می توان آنها را یاد گرفت اما اگر این گفته درست است پس چرا تعداد فقرای جهان زیادتر شده است؟ و اغلب مردم جهان زندگی متوسطی دارند؟
به نظر می رسد برای به دست آوردن پول یا به قول غربی های پول ساختن نه تنها باید از اصول خاصی پیروی کرد بلکه باید عقاید و باورهای خاصی نیز داشت و به ان اصول و عقاید پایبند بود. اصول ساده ای که دانشمندان و اقتصاددانان برآن تاکید می کنند 13 اصل است.
1- باید تعریف مشخصی از پولدار شدن داشته باشید. مثلا باید بدانید که چقدر پول می خواهید و این مقدار پول را چرا می خواهید و چه برنامه ای برای به دست آوردن آن دارید و چگونه می خواهید آن را خرج کنید؟ خیلی از چیزهایی که دارید برای آن قیمت در نظر نگرفته اید مانند خانواده فرزند پدر مادر دوست خوب.......در حالی که این سرمایه های انسانی شما را به فردی ثروتمند تبدیل کرده یا تبدیل خواهد کرد.
2- باید هدف داشته باشید یعنی رقم مشخصی را که می خواهید بنویسید و آن را در ذهن خود به تصویر در آورید تا با انجام برنامه ریزی به سمت کسب درآمد مورد انتظار بروید.
3- ضمیر ناخودآگاه شما قادر است اسباب و لوازم ثروتمند شدن تان را فراهم کند پس به آن به عنوان یک دوست و متحد بنگرید تا موجب شود هر اقدامی که برای ثروتمند شدن شما ضروری است به صورت خودکار به وقوع بپیوند و کارها اتوماتیک به پیش برود.
4- این بازی جالب را برای ثروتمند شدن انجام دهید: عکس شخص یا اشخاصی را که از نظر شما ثروتمند هستند بردارید و سر آن را ببرید و عکس خودرا به جای آن بچسبانید.
5- ممکن است در راه رسیدن به ثروتی که می خواهید دچار شک و تردید شوید برای آنکه این شک و تردید را از خود دور کنید به هدف خود و ثروتی که می خواهید فکر کنید و نه به مشکلات موجود بر سر راه رسیدن به آن
6- خود را موظف بدانید که ثروتمند شوید یعنی به خود بقبولانید که باید ثروتمند شوم
7- هرگز تسلیم نشوید اگر هدف مادی ارزشمندی را برای خود در نظر گرفته اید و رسیدن به این هدف می تواند شما را خشنود کرده و امید ایجاد کند هرگز دست از تلاش بر ندارید و به هیچ قیمتی در مقابل مشکلات بزرگ تسلیم نشوید.
8- اعتماد به نفس داشته باشید و خود را لایق پول ساختن و ثروتمند شدن بدانید افراد صاحب درآمد اکثر آدم هایی با اعتماد به نفس بالا هستند که به خود احترام می گذارند و برای اهدافشان ارزش قائل هستند
9- همیشه بیش از 20 درصد درآمدتان را پس انداز کرده و آن را در سرمایه گزاری های امن وارد کنید. همیشه حل بزرگترین مشکل را در اولویت اول قرار دهید تا حل بقیه مشکلات برای شما اسان شود.
10- مبلغ پس انداز پول خود را پس از انباشته شدن در یک کار پر سود مانند بورس, سرمایه گزاری کنید و در بورس هم سبدی از سهام مختلف را بخرید تا با زیان یک سهم کل سرمایه گذاری شما از بین نرود.
11- به خاطر انچه هم اکنون دارید شکر گزار باشید ولی همچنان در پی رشد مالی باشید.
12- 100 درصد تلاش کنید شما زمانی که 110 درصد از توان خود را به کار ببرید آنگاه کل مسئولیت زندگی تان را پذیرفته اید. در این موقع دیگر نه بهانه ای برای موفق نشدن دارید و نه توجیهی
13- سنگ زیر بنای ثروتمند شدن داشتن مربی و استاد است زیرا همه آدم های ثروتمند بدون استثنا حداقل یک مربی داشته اند و علاوه بر این بعضی از آنها با کسی که الگوی آنها بوده ارتباط و دوستی صمیمانه داشته اند




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 90/7/13 ] [ 3:3 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

هفت قانون برای موفق شدن

بنام آفریدگار مطلق
بنام او که دانای فرزانه است و بی آنکه گام سپارد می داند و بی آنکه بنگرد میبیند بی عمل سامان می بخشد و اوست توانای مطلق در اینجا قصد دارم درباره هفت قانون موفقیت مطالبی بنویسم که البته عمل کردن به آنها اگر چه دشوار است اما لذتی که در نتیجه عمل به آنها بدست می آید آنقدر زیاد است که ارزش آنرا دارد و حتی طبیعت نیز برای آفرینش هر چیزی از این قوانین سود می جوید موفقیت جنبه های بسیاری دارد که یکی از آنها ثروت مادی است اما این وفقیت
فقط قسمتی از زندگی انسان است و یکی از مهمترین آرزوهایی که هر شخص در زندگی خود دارد (رسیدن به آرامش ) و تندرستی و زندگی توام با شادابی شور و نشاط است چنانچه بتوانیم این قوانین هفتگانه را در ذندگی تمرین کنیم به هر آنچه که می خواهیم دسترسی پیدا می کنیم و تمام آرزوهایمان محقق خواهند شد.


قانون اول
(قانون توانایی مطلق )

این قانون مبنی بر این واقعیت است که همه ما در جوهر وجودی خود (آگاهی ) مطلق هستیم و هر گاه طبیعت بنیادی خود را کشف کنیم در می یابیم که براستی کیستیم و چه توانایی هایی داریم تمریناتی که برای این قانون بکار می بندیم به این صورت است .

اول: با رعایت سکوت روزانه دست کم روزی دو بار هر کدام به مدت نیم ساعت به مراقبه سکوت بنشینیم.

دوم : هر روز مدتی را اختصاص دهیم به وصل شدن به طبیعت و آرام و ساکت به نظاره غروب آفتاب یا به شنیدن صدای پرندگان بنشینیم.

سوم
:
هر روز صبح با خود عهد ببندیم که در طول روز در مورد شخص یا چیزی داوری و قضاوت نکنیم تا مبادا بخاطر این کار آرامش ما از بین برود.


قانون دوم
(قانون بخشایش )

این قانون همان قانون داد و ستد است و از آنجا که کاینات از طریق مبادله پویا عمل می کنند می توان گفت که جریان حیات در تمام چیزهایی که وجود دارد از همین قانون پیروی می کند تمریناتی که برای این قانون بکار می بندیم به این صورت است.

اول : به هر کجا که می روید و با هر کس که روبرو می شوید هدیه ای به او بدهید هرچند تحسین کردن یا اعطای شاخه گلی و یا نامه ای محبت آمیز باشد.

دوم : تمام هدایایی را که طبیعت و زندگی به شما می بخشد را با آغوش باز پذیرا باشید چه آنکه از طرف دوستان باشد و چه آنکه از سوی طبیعت همچون باد یا باران و یا آفتاب باشد.

سوم : هر روز با خودتان عهد کنیدکه محبت را در زندگی به جریان اندازید و هر کس را که می بینید در خاموشی و از صمیم قلب برایش دعا کنید و برایش خوشبختی و شادی را آرزو کنید.


قانون سوم
( قانون کارما )

قانون کارما یا همان علت و معلول همان قانونی است که به ما می گوید هر چه بکاریم همان را درو خواهیم کرد و هنگامی که اعمالی را انتخاب کنیم که برای دیگران شادی آور است بدون تردید ثمره آن شادمانی برای خودمان خواهد بود این قانون در زندگی ما نقش بسیار عمده ای دارد آگاهی از این قانون به ما کمک می کند که در انتخابهای خود دقت بیشتری کنیم چرا که بسیاری از ما به واسطه شرطی شدن اعمال و رفتار خود را انتخاب می کنیم مثلا : اگر کسی به ما توهین کرد این خود ما هستیم که انتخاب می کنیم ناراحت شویم یا ناراحت نشویم و چیزی که این استدلال را ثابت می کند این است که بعضی از ما کمتر و بعضی دیگر بیشتر می رنجیم پس بنا براین انتخاب آن به مقتضای شرطی شدن ما نسبت به محرک های اطراف است که از محیط اطراف خود در طول دوران زندگی کسب کرده ایم تمرینات این قانون به اینصورت می باشد

اول : به صورت آگاهانه اعمال خود را انتخاب کنید و با هشیاری کامل بهترین اعمال و رفتار را برای خود انتخاب کنید.

دوم : به عاقبت این انتخاب فکر کنیم و بدانیم که این انتخاب چه تاثیری روی خود و دیگران بر جای می گذارد.

سوم : به ندای درونی خود گوش کنید تا شما را از این انتخاب آگاه سازد چنانچه این انتخاب به شما احساس آسودگی داد آنرا انجام دهید و در غیر اینصورت تامل کنید و چیز دیگری انتخاب کنید.


قانون چهارم
(قانون کمترین تلاش )

این قانون بر مبنای کمترین عمل و مقاومت نکردن است زیرا که هوشمندی طبیعت با سهولت بی تکاپو و کمترین تلاش عمل میکند مثل (ماهی ) که برای شنا کردن تلاش نمی کند بلکه فقط شنا می کند و یا مثل پرندگان که بدون تلاش فقط پرواز می کنند و یا مثل زمین که بدون هیچ تلاشی فقط میچرخد تمرینات این قانون به اینصورت است.

اول : تمام افراد و اوضاع و شرایط را همانگونه که هست بپذیرید و قبول کنید که تمام آنها همانگونه که باید باشند هستند.

دوم : مسوولیت وضعیت پیش آمده برای خود را بپذیرم و هیچکس یا هیچ چیز را ملامت نکنید.

سوم : در مقابل هیچکس یا هیچ چیز جبهه گیری نکنید و بنانید که نیازی نخواهید داشت تا دیگران را متقاعد سازید.


قانون پنجم
( قانون قصد و آرزو )

در هر قصد و آرزویی یک مکانیسم موفقیت نهفته است چرا که جسم ما از کاینات جدا نیست و هر آنچه را که آرزو کنیم به ما خواهد داد، تمرینات این قانون به اینصورت می باشد.

اول : خود را در فاصله سکوت بین اندیشه ها متمرکز کنید و بر آرزوهایتان متمرکز باشید.

دوم : آرزوهای خود را بنویسید و آنها را به سمت ضمیر ناخودآگاه خود حرکت دهید و با سرسختی به شکوفایی آنها اعتقاد داشته باشید.

سوم : با کسانی که آرزوهای شما را واهی می دانند در این باره صحبتی نکنید و به خود اجازه ندهید که تحت تاثیر عقاید آنها قرار بگیرید.

چهارم : از دلبستگی به نتیجه دست بکشید .

پنجم : بگذارید کاینات به جزییات امر بپردازد و به قدرت آن اعتماد کنید و فقط قصد و آرزوهای خود را در آن فاصله و فضا رها سازید.


قانون ششم
(قانون عدم دلبستگی )

برای بدست آوردن هر چیزی در طبیعت می بایست از دلبستگی به آن پرهیز کرد
و این بدان معنا نیست که از آرزوهایتان دست بکشید بلکه به این معناست که از دل بستن به نتیجه آن دست بکشیم تمرینات این قانون به اینصورت میباشد.

اول : از تحمیل عقاید خود به دیگرتن اجتناب کنید و به این دل نبندید که تمام انسانها آنطور که شما می خواهید فکر کنند و شما را تایید کنند پس بنابراین به
نتیجه اعمالتان و دلبستگی از تایید دیگران دست بکشید.

دوم
:
به چیزهایی که یقین ندارید فکر نکنیدو از طریق حکمت عدم یقین سعی کنید امنیت خود را دریابید.

سوم
:
از تمامی امکاناتی که در پیش روی دارید نهایت استفاده را ببرید و راز و رمز زندگی را تجربه کنید.

قانون هفتم
(قانون دارما )

این قانون همان قانون هدف نهایی است همان هدفی که هر موجودی از آفرینش دارد.
اگر بتوانیم این را بیاموزیم و به خود و فرزندانمان یاد دهیم که هیچ چیز بدون دلیل ساخته نشده و تمام آفرینش دارای حکمت است میتوان این نکته را به آنها گوشزد کرد که هر چیزی در نوع خود می تواند بهترین باشد و این همان چیزی است که هدف و غایت هر چیز را مشخص میکند یعنی رسیدن به ( تکامل ) و نهایتا آزادی تمرینات این قانون به اینصورت می باشد.

اول : به جسم و روح و فکر خود توجه کنید و با مهر و محبت خدای درون خود را بپرورانید.

دوم
:
از تمام استعدادهای خود در جهت خدمت به دیگران یاری بجویید و در زندگی دیگران فراوانی را بوجود آورید.

سوم : هر روز از خودتان بپرسید که چگونه می توانید به همنوعان خویش خدمت کنید و عشق را در زندگی تجربه کنید.

توصیه می شود هر یک از این قوانین را در یک روز از هفته تمرین کنید.

با آرزوی موفقیت برای شما




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 90/7/13 ] [ 3:2 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

چهره خوانی!!

چهره خوانی به این معنا است که شما فقط با  با نگاه کردن به صورت اشخاص پی به خصوصیات   اخلاقی و شخصیتی او ببرید. چهره خوانی توسط مردم در اعصار مختلف انجام شده است.  شناختن افراد تنها از روی خصوصات ظاهری آنها   مساله بسیار جالبی است. نکات ظریف و دقیق و پیچیدگیهای بسیاری در علم چهره خوانی وجود 

اکنون گذری می کنیم بر نکات بنیادین چهره خوانی و چگونگی تشخص شخصیت افراد:

شکل صورت

دراز و کشیده: افرادی که دارای چنین صورتی هستند عموما" دارای صبر و تحمل زیاد بوده و توانایی حل مشکلات در آنها بیشتر است. جذابیت و خوش ترکیب بودن افراد با چنین صورتی نشانگر این است که آنها معمولا کارهای خود را نیمه تمام رها نکرده و عادت به انجام امور بطور تمام و کمال دارند.                                                        

 گرد: این شکل دلالت بر امیدواری زنده دلی و انرژی دارد. اینگونه افراد می توانند اتاقی دلگیر و ساکت را به بمبی از خنده و شادی تبدیل کنند.                                         

پهن: اینگونه اشخاص بردبار و مهربان و معمولا افراد روشنفکری می باشند.              

 مربعی: طرفدار استقلال فردی و فردگرایی، سختکوشی برای دستیابی به آرزوها، زیرکی و فعال بودن از ویژگیهای این افراد محسوب می شود.

پیشانی

صاف: کسانیکه که دارای خطوط در پیشانی نیستند، افرادی اندیشمند و همیشه در حال تفکر می باشند و در تصمیم گیریها سریع و منطقی عمل می نمایند.                

 چروکیده: وجود خطوط در سطح پیشانی نشان می دهد  که اینگونه افراد به سرعت هیجان زده و احساساتی شده و سریع آشفته و پریشان حال می گردند.

 

رمانها، داستانها و اشعار بسیار زیادی در مورد چشم و ارتباط آن با خصوصیات روحی و روانی انسان نوشته شده است. چشمها هیچگاه دروغ نمی گویند؛آنها بیانگر احساس درونی و واقعی ما می باشند.

اضطراب: اگر مابین عنبیه و پلک پایینی هر دو چشم مقداری سفیدی وجود داشت، آن شخص انسانی مضطرب و نگران است.

 تندخویی: اگر بالای عنبیه بخشی سفید رنگ وجود داشت، علاوه بر استرس نشانگر تندخویی و پرخاشگری در فرد است.                                                                   

روان پریشی: چنانچه دور تا دور عنبیه را سفیدی فرا گرفته باشد، نشانگر عدم تعادل و پایداری روح و روان فرد خواهد بود. 

شادی: وجود خطوط کوچک در خارج از چشمها حاکی از خنده رویی و شادبودن فرد می باشد.

ابرو

صاف: صافی و مستقیمی ابروها نشانگر اندیشه، تفکر و ایده گرایی فرد می باشد.   

کمانی: افرادی که دارای ابروهای خمیده و کمانی هستند از حکایتها و داستانهای واقعی لذت می برند.                                                                                      

 باریک: اینگونه افراد معمولا دارای اعتماد به نفس اندکی می باشند بخصوص اگر ابروی آنها بجز باریکی، بالا و گرد نیز باشد.                                                                   

 پیوسته: پیوستگی ابروها نشانگر این است که فرد دائما" در حال تفکر و اندیشه بوده و ایده های جالبی در سر دارد.

پلک

کوچک: اگر فاصله بین بالای پلک و مژه کم باشد بیانگر استقلال فرد می باشد و اینکه آن فرد حتی ممکن است بصورت ارادی خودش را به دیگران نزدیک نکند.                   

   بزرگ: بزرگ بودن پلک دلالت بر وابستگی شدید فرد به دیگران دارد.

بینی

کوچک: گفته می شود اشخاصی که بینی کوچک دارند ذاتا" افرادی ضعیف و اغلب غیرقابل اتکا بوده و در تصمیم هایشان استوار و ثابت قدم نمی باشند.                     

 بزرگ: بزرگی بینی نشانه ابتکار و عزم و اراده می باشد. یک شخصیت قوی که اثرش را برجای خواهد گذاشت.                                                                               

  تیز: تیز بودن نوک بینی نشانگر این است که فرد خود را مقید به رعایت آداب و رسوم ندانسته و با اطرافیانش به راحتی برخورد می کند. اینگونه افراد خود را باور داشته و بی باکانه و متهورانه خود را به دیگران نزدیک می کنند.                                         

  عقابی: خودخواهی، دودلی و حساس بودن از جمله ویژگیهای کسانی است که دارای چنین بینی می باشند.

گوش

کوچک:  کوچکی گوش نشانه تزلزل و احساس نا امنی در افراد است هر چند اینگونه افراد می دانند که چه می خواهد و معمولا" سخت کوش و کارکن هستند.                

  بزرگ و دراز: این قبیل افراد معمولا انعطاف پذیر نبوده و به سختی آرام و بی خیال میشوند.                                                                                                      

 پرمو: افرادی که دارای گوشهایی پرمو هستند معمولا وسواسی و نکته بین بوده و وقت زیادی را برای چیزهای بی اهمیت تلف می کنند




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 90/7/13 ] [ 2:54 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

فرق بین عطر، ادو پرفوم، ادو توالت و ادو کلن در چیست؟

فرق این محصولات تنها در میزان غلظت عصاره روغنی سازنده بوهای مختلف است. بدیهی است هر قدر غلظت عصاره روغنی در یک بو بیشتر باشد، ماندگاری اش بیشتر خواهد بود.


غلیظ ترین عصاره، عطر یا perfume نام دارد با غلظتی بین 40-15% خالصترین و ماندگارترین بوهاست و در عین حال گرانترین نوع عطر است.

و بعد از آن به ترتیب، Eau de Perfume با غلظتی در حدود 15-7% رایج ترین نوع عطر است که ماندگاری مناسبی دارد و به گرانی عطر هم نیست.

ادو توالت (Eau de Toilette) در حدود 6-1% غلظت داشته بوی ملایمی دارد که ماندگاری زیادی هم ندارد و برای تمدید بوی آن باید چندین بار در طول روز از آن استفاده شود.

و آخر از همه ادوکلن (Eau de Cologne) است که در واقع همان ادو توالت (Eau de Toilette) است، بویی ملایم دارد و ماندگاری اش نیز به همان اندازه است.

در After Shave های مخصوص آقایان کمترین مقدار عصاره روغنی بکار می رود به همین دلیل دوام بویش از بقیه کم تر است.

چرا بعضی از بوها نسبت به بقیه ماندگاری بیشتری دارند؟
اشخاصی که پوستی چرب دارند معمولا بوی عطرشان نسبت به افرادی که پوست خشک دارند، ماندگاری بیشتری دارد. زیرا پوست چرب به طور طبیعی مرطوب است و رطوبت باعث نگهداری و ماندگاری بوی عطر می شود.

چه کنیم تا بوی عطرمان بیشتر بماند؟

همانطور که گفته شد ماندگاری بوی عطر بسته به خشک یا چرب بودن پوست، در افراد مختلف متفاوت است. در صورت امکان در طول روز، استفاده از عطر خود را تجدید کنید. متخصصین تولید محصولات بهداشتی توصیه می کنند که عطر را به پشت گوش ها و گردن خود بزنید و مقدار کمی را هم بر روی پوست بدنتان استفاده کنید. با این کار بوی عطر شما پخش می شود و سریع از بین نمی رود. یک اسپری کوچک روی موها باعث می شود بوی عطر شما در تمام روز باقی بماند.

در روایات از امام رضا(ع) نقل شده است که می فرمایند:عطر بوی خوش غم را از بین می برد




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 90/7/13 ] [ 2:53 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

الفبای زندگی

Accept : پذیرا باشید: دیگران را همانگونه که هستند بپذیرید ، حتی اگر برایتان مشکل باشد که عقاید ، رفتارها و نظرات آنها را درک کنید

. B - Break away : خودتان را جدا سازید: خود را از تمام چیزهایی که مانع رسیدن شما به اهدافتان می شود جدا سازید

 

. C - Creat : خلق کنید : خانواده ای از دوستان و آشنایانتان تشکیل دهید و با آنها امیدها ، آرزوها ، ناراحتی ها و شادی هایتان را شریک شوید

 

. D – Decide : تصمیم بگیرید: تصمیم بگیرید که در زندگی موفق باشید . در آن صورت شادی راهش را به طرف شما پیدا می کند و اتفاقات خوشایند و دلپذیری برای شما رخ خواهد داد

 

. E - Explore : کاوشگر باشید : جستجو و آزمایش کنید . دنیا چیزهای زیادی برای ارائه کردن دارد و شما هم قادرید چیزهای زیادی را ارائه دهید. هر زمان که کار جدیدی را آزمایش می کنید خودتان را بیشتر می شناسید

 

. F - Forgive : ببخشید : ببخشید و فراموش کنید . کینه فقط بارتان را سنگین تر می کند و الهام بخش ناخوشایندی است. از بالا به موضوع نگاه کنید و به خاطر داشته باشید که هر کسی امکان دارد اشتباه کند

 

. G - Grow : رشد کنید: عادات و احساسات نادرست خود را ترک کنید تا نتوانند مانع و سد راه شما برای رسیدن به اهدافتان شوند

 

. H – Hope : امیدوار باشید: به بهترین چیزها امید داشته باشید و هرگز فراموش نکنید که هر چیزی امکان پذیر است ، البته اگر در کارهایتان پشتکار داشته باشید و از خدا کمک بخواهید

 

. I - Ignore : نادیده بگیرید: امواج منفی را نادیده بگیرید . روی اهدافتان تمرکز کنید و موفقیت های گذشته را بخاطر بسپارید . پیروزی های گذشته نشانه و رابطی برای موفقیت های آینده هستند

 

. J – Journey : سفر کنید: به جاهای جدید سر بزنید و با فکر روشن ، امکانات جدید را آزمایش کنید . سعی کنید هر روز چیزهای جدیدی را بیاموزید ، بدین صورت رشد خواهید کرد و احساس زنده بودن می کنید

 

. K – Know : بدانید: بدانید که هر مساله ای هر چقدر هم که سخت و دشوار باشد در نهایت حل خواهد شد . همان طور که گرمای مطبوع و دلپذیر بهار پس از سرمای طاقت فرسای زمستان می آید. 

 

L – Love : دوست بدارید : اجازه دهید که عشق به جای نفرت ، قلبتان را پر کند. زمانی که نفرت در قلب شما ساکن است هیچ فضای خالی برای عشق وجود ندارد ، اما موقعی که عشق در قلبتان ساکن است ، تمام خوشبختی و شادی در وجودتان قرار دارد  

 

. M – Manage : مدیر باشید: بر زمان مدیریت داشته باشید ، تا استرس و نگرانی کمتری شما را رنج دهد . استفاده درست از زمان باعث می شود که روی موضوعات مهم بهتر تمرکز کنید   

 

. N - Notice : توجه کنید: هرگز افراد فقیر ، ناامید ، رنج کشیده و ضعیف را نادیده نگیرید و هر نوع کمکی را که قادرید به این افراد ارائه دهید از آنان دریغ نکنید   

 

. O -Open : باز کنید: چشم هایتان را باز کنید و به تمام زیباییهایی که در اطرافتان وجود دارد نگاه کنید ، حتی در سخت ترین و بدترین شرایط ، چیزهای زیادی برای سپاسگزاری وجود دارد  

 

. P –Play : بازی و تفریح کنید: فراموش نکنید که در زندگیتان تفریح و سرگرمی داشته باشید . بدانید که موفقیت بدون شادی و لذت های مشروع ، مفهومی ندارد

 

. Q – Question : سوال کنید: چیزهایی را که نمیدانید بپرسید ، زیرا که شما برای یاد گرفتن به این کره خاکی آمده اید

 

. R – Relax : آرامش داشته باشید: اجازه ندهید که نگرانی و استرس بر زندگی شماحاکم شود و به یاد داشته باشید که همه چیز در نهایت درست خواهد شد.

 

S – Share : سهیم شوید: استعدادها ، مهارتها ، دانش و توانائیهایتانرا با دیگران تقسیم کنید ، زیرا هزاران برابر آن به سمت خودتان برمی گردد

 

. T – Try : تلاش کنید: حتی زمانی که رویاهایتان غیر ممکن به نظر می رسندتلاشتان را بکنید . با تلاش و مشارکت در انجام کارها ماهرو خبره می شوید

 

. U – Use : استفاده کنید : از استعدادها و توانایی ها یتان به عنوان بهترینهدیه استفاده کنید . استعدادهایی که تلف شوند ارزشی ندارند. استفاده صحیح از استعدادها و تواناییهایتان برای شما پاداش های غیرمنتظره ای به دنبال دارد

 

. V – Value : احترام بگذارید: برای دوستان و اقوامی که شما را حمایتو تشویق کرده اند ، ارزش قایل شوید و هر کاری که از دستتان بر می آید برای آنها انجام دهید

 

. X – X-Ray : اشعه ایکس: با دقت و شبیه اشعه ایکس به قلبهای انسانهای اطراف خود بنگرید در نتیجه شما زیبایی و خوبی را در قلب آنها خواهید دید

 

. Y – Yield : اجازه دهید: اجازه دهید که صداقت و درستکاری واردزندگیتان شود. اگر شما در راه درستی حرکت کنید در انتها خوشبختی را خواهید یافت

 

. Z – Zoom : تمرکز کنید: زمانی که خاطرات تلخ ، ذهنتان را پر کردهاست ، به جاهای شاد بروید . اجازه ندهید که تلخی ها مانع رسیدن شما به اهدافتان شود. در عوض روی توانایی ها ، رویاها و فردایی روشن تمرکز کنید.




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 90/7/13 ] [ 2:51 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

هر کس، به اندازه ی اهدافش ثروتمند است!

زندگی، هدیه ای ست که از جانب خداوند به ما ارزانی داشته شده و ما اجازه نداریم در فقر، ناامیدی و حسرت، روزگار را بگذرانیم و در این دنیا، بدون آرمان و باری به هر جهت زندگی کنیم بنابراین باید مراقب گذر لحظه های ارزشمند عمر خود باشیم و این لحظه ها را با هدف بگذرانیم چراکه زندگی، دکمه ی بازگشت ندارد و هرچه را با تمام وجود بخواهیم، به دست می آوریم.

همان گونه که می دانیم، لازمه ی داشتن یک زندگی ایده آل، در مرحله ی نخست، داشتن هدف مشخص و تعیین مسیر می باشد چراکه بی هدف بودن، انسان را دچار روزمرگی می کند اما داشتن هدف، برنامه ریزی را درپی دارد و داشتن برنامه، هدف ها را محقق می سازد و درنهایت برنامه ریزی درست، موفقیت می آفریند.

هدف، وضعیتی است که می خواهیم در آینده داشته باشیم و موفقیت، مسیری است برای دست یابی به اهدافی خاص. اگر خودمان نتوانیم وضعیت مان را در آینده تعیین کنیم، ناچار محیط پیرامون مان، وضعیت را به ما تحمیل می کند و آن چه که محیط بر ما حکم می کند، چه بسا با ما سازگاری نداشته باشد. پس چه بهتر که خود، هدف مطلوب مان را معلوم نموده و به سمت آن حرکت کنیم.
 
انتخاب هدف:
یکی از ضرورت های زندگی، انتخاب هدف است که باید به صورت آگاهانه انجام گیرد. اهداف زندگی هر شخص، با دیدگاه ها، مقاصد و اعتقادات او، ارتباط تنگاتنگ دارد بنابراین به جای داشتن یک سری خیال ها و آرزوهای مبهم، بهتر است روی اهداف مشخص، متمرکز شویم. این که بدانیم هدف مان در زندگی چیست، خود باعث رسیدن هرچه سریع تر به موفقیت می شود.

مشخص کردن اهداف، باعث می شود بتوانیم انتخاب های بهتری داشته و به دستاوردهای مهمی برسیم. داشتن هدف، باعث می شود انسان از تقلید کورکورانه و گم شدن در راهی که مقصود او نیست، دوری کند. این هدف ها هستند که مسیر و مقصد زندگی را تعیین و روشن می کنند و به انسان اعتماد به نفس، انگیزه و عشق به زندگی می دهند. هدف، انسان را با استعدادها و توانمندی های بی کران درونی اش آشنا می کند.

داشتن هدف و برنامه در زندگی، به انسان حرکت می دهد و در او انرژی می آفریند. کسی که هدفی مشخص دارد، برای رسیدن به آن، با همه ی توانش می کوشد و پیش می رود و هیچ سد و مانعی را یارای آن نیست که در برابرش، مقاومت کند. او بر می خیزد و برای رسیدن به آرمان هایش، دست به اقدام و تلاش می زند. 
 
مراحل رسیدن به هدف:
با وجود اهمیت بسیار زیاد انتخاب هدف در زندگی، مردم به طور معمول نمی دانند که چه طور باید برای خود هدف تعیین کنند.
 
 
در زیر، آموزش هایی ارائه می شود که به انتخاب هدف در زندگی، کمک شایانی می نماید:

کاغذی سفید جلوی روی تان قراردهید و هرچه به فکرتان می آید را روی آن نوشته و لیستی از رؤیاهای تان را تهیه نمایید. خیلی از ما، توانایی خیال پردازی را از دست داده ایم و این مایه ی تأسف است. با خیال پردازی می توان به آینده امیدوار بود و هرکجا امید باشد، موفقیت نیز هست.
 
بنابراین سعی کنید تا حد امکان، تمامی رؤیاهای تان را به یاد آورید. بعد از تکمیل لیست تان، در مورد هر آیتم آن، از خود بپرسید «چرا؟» اگر نتوانستید در یک جمله بیان کنید که چرا چنین خیالی داشته اید و چرا می خواهید به آن برسید، پس دیگر آن ایده، یک خیال نخواهد بود و نمی تواند برای شما هدف باشد بنابراین روی آن خط بکشید. سپس بررسی کنید که آیا این به طور واقعی هدف خود من است یا کسان دیگری می خواهند من به این هدف برسم؟ آیا این هدف، کار صحیح و درستی است؟ آیا رسیدن به این هدف، من را از رسیدن به اهداف دیگرم باز می دارد؟

وقتی کارتان در این مرحله تمام شد، به احتمال زیاد لیست تان بسیار کوچک تر از اول شده است و این باعث می شود کم کم به تشخیص هدفی که توانایی رسیدن به آن را دارید، نزدیک تر شوید و این، همان هدف اصلی زندگی می باشد. در تعیین اهداف، به ویژه هدف اصلی یا هدف نهایی زندگی، توجه به یک نکته، ضروری ست و آن، هماهنگی و تطابق اهداف، با ذات، جوهر، فطرت و رسالت زندگی ماست.

البته این نکته را نیز باید درنظر داشته باشید که بعضی از اهداف تان باید آن قدر بزرگ باشد که باعث شود توانایی های تان را ارتقاء دهید. این اهداف باید در درازمدت حاصل شود که شور و شوق شما را حفظ کرده و ناکامی های تان را از اهداف کوتاه مدت کاهش دهد.
 

در مرحله ی بعد، اهداف تان را دسته بندی کرده و به دو گروه کوتاه مدت و بلندمدت تقسیم بندی نمایید و پس از آن، فعالیت های لازم برای رسیدن به هر کدام از آن ها را نیز مشخص کنید. برای این کار، نقشه ای در ذهن تان طراحی کنید که توانایی ها و ضعف های تان را در مورد آن هدف به خصوص، نشان دهد. دقت نمایید که باید با خود صادق بوده و اهداف عملی و قابل وصول خود را از رؤیاهای تخیلی و غیرقابل دسترس جدا نمایید. نکات مثبت و منفی شخصیت خود را با ذکر جزئیات بیان کنید. نقاط ضعف خود را بپذیرید و بدون احساس ضعف با یک برنامه ریزی منظم، سعی در کاهش آن نمایید و با باور نقاط قوت خویش، با ارائه و تقویت آن در مقاطع خاص، ارزش های شخصیتی خویش را تثبیت نموده و ارتقاء دهید. حال بهترین راه های رسیدن به هدف تان را بنویسید و پس از درنظر گرفتن تمامی جوانب کار، مسیر خود را مشخص نمایید.

پس از طی تمامی مراحل بالا، نوبت به مهم ترین مرحله یعنی شروع حرکت در مسیر هدف می رسد. تا زمانی که تصمیم جدی برای قدم در راه گذاشتن نداشته باشید، همواره هدف های تان در حد رؤیا و آرزو باقی خواهند ماند. بنابراین باید با عقل و درایت تصمیم گیری کنید، تردید نداشته باشید، از عواقبش نترسید، عجولانه تصمیم نگیرید، با افکار نا امید کننده بجنگید و مهم تر از همه این که تصمیم گیرنده، خودتان باشید. پس بدون ترس از خطرات احتمالی راه و با انتخاب بهترین مسیر، اقدام نمایید و به نتیجه ی کار خود، مطمئن باشید.
 
در یک نگاه کلی، مراحل رسیدن به هدف ها به شکل زیر تقسیم بندی می شود:
 

1) لیست بندی هدف ها 
2) زمان بندی هدف ها (زمان لازم برای رسیدن به هدف)
3) اولویت بندی هدف ها 
4) ایجاد انگیزه برای هر هدف (وضوح در هدف)
5) برنامه ریزی برای رسیدن به هدف ها
6) اقدام و شروع حرکت در مسیر هدف (تلاش مستمر برای رسیدن به هدف)
 
به خاطر بسپارید که هدف گذاری ، یک فعالیت همیشگی است که نیازمند به روزآوری، ثبت، اولویت بندی و مرور منظم هر دو نوع اهداف کوتاه مدت و بلند مدت می باشد. بدین منظور، دست کم هر شش ماه یک بار، اهداف خود را مرور کرده و آن ها را (در صورت نیاز) مورد اصلاح قراردهید چراکه با حرکت در مسیری منظم، ممکن است متوجه شوید دیگر اهدافی که در قبل ثبت نموده بودید، آن ارزش اولیه را ندارند و نیازمند اصلاح می باشند.
در این هنگام، سعی کنید از تناقض یا تضاد بین اهداف یا قیاس نادرست به هر شکلی، آگاه بوده و از آن ها اجتناب کنید. به زبان ساده تر، ممکن است رسیدن به دو هدف در کنار هم در یک دوره ی زمانی، غیرممکن باشد. از این طریق، می توانید چنین تناقضاتی را کشف نمایید اما در عین حال، هرگز کوشش برای دست یافتن به آن ها را فراموش نکنید.

درنهایت مهم این است که بدانیم همه ی چیزهای لازم برای برداشتن اولین قدم را دراختیار داریم بنابراین باید دست از بهانه گیری و بهانه جویی های بی پایه و اساس برداریم و لحظه ی اکنون را به عنوان بزرگ ترین فرصت زندگی خود بپذیریم و اولین گام را به سوی تحقق آرزوهای خود برداریم و آن قدر در این مسیر مداومت و پافشاری به خرج دهیم که درنهایت، اتفاقی که همیشه آرزوی آن را داشتیم، در مقابل چشمان مان محقق شود و به وقوع بپیوندد.

هیچ گاه فراموش نکنیم که زندگی، فرصت های فراوانی دراختیار کسانی که به جست وجوی آرمان های بلندشان به پا خواسته اند و به تحقق رؤیاهای شان همت گماشته اند، قرار می دهد. بنابراین باید خط مشی خود را در زندگی تعیین کنیم و سکان دار کشتی سرنوشت خود باشیم و منتظر دیگران نمانیم و با طراحی و هدف گذاری، مسیر زندگی مان را روشن کنیم و از زندگی خود، یک شاهکار بسازیم. 




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 90/7/13 ] [ 2:46 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

بازهم عشق

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی است خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال.عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هر چه از غریزه سر می زند بی ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می گیرد.

 

 

 

عشق در غالب دلها ، در شکلها و در رنگها تقریبا مشابهی ، تجلی می شود و دارای صفات و حالات و مظاهر مشترکی است، اما دوست داشتن در هر روحی جلوه ای خاص خویش را دارد و از روح رنگ می گیرد و چون روحها ، برخلاف غریزه ها ، هر کدام رنگی از ارتفاع و بعدی و طعم و عطری دارند ویژه خویش، می توان گفت که به شماره هر روحی، دوست داشتنی است

 

 

 

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصلها و عبور سالها برآن اثر می گذارد، اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و خراج زندگی میکند و بر آشیانه بلندش ،روز  روزگار را دستی نیست... دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج و جذب زیباییهای روح که زیباییهای محسوس را به گونه ای دیگر می بیند.عشق طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است. اما دوست داشتن آرام و استوار و پروقار است و سرشار از نجابت.

 

 

 

عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است.اگر دوری به طول انجامد ضعیف می شود، اگر تمام دوام یابد به ابتذال می کشد و تنها با بیم و امید و تزلزل و اضطراب و " دیدار و پرهیز" زنده و نیرومند می ماند. اما دوست داشتن با این حالات ناآشناست.

 




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 90/7/13 ] [ 2:45 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

روابط عاشقانه دختران وپسران

نوشتار حاضر تحت عناوین زیر سامان یافته است ؛
الف ) تعریف عشق
نویسنده پس از آنکه از قول مولانا و محی الدین عربی می آورد که هر کس عشق را تعریف کند ، آن را نشناخته است ، تعریف مرحوم دهخدا از عشق را آورده و نهایتا سخن سهروردی را نقل می کند که عشق افراط الحب ( محبت شدید ) است . نکتة مهمی که در ارتباط عاشقانه بین دختر و پسر مفید و قابل توجه است اینکه از نگاه ابن مسکویه رازی ، عشق افراط در محبت است و از دوستی خاص تر و محدودتر است و عشق جز بین دو نفر امکان ندارد .

اما عشق از سویی « شیفتگی » که محبت شدید اما یک طرفه است متمایز است و از سویی دیگر : عشق از « هوس » که ترابط بین افراد فراوان است ، متمایز می شود . کلام و نگاه عاشقانه ، صادقانه و خالصانه است اما کلام و نگاه هوس آلود مبتنی بر دروغ ، ریا و نفاق است . محور عشق ، دگر خواهی است و محور و مدار هوس ، خودخواهی و …

در این مقاله بدون بحث از حسن و قبح عشق ، عشق در معنای محبت شدید بین دو فرد بعنوان یک واقعیت ( Fact ) بیرونی و برخی ابعاد و اوصاف و شرایط آن مورد توجه و بحث قرار می گیرد .

ب ) اقسام عشق
شق در یک معنا به دو قسم حقیقی و مجازی تقسیم می شود . در عشق حقیقی ، محبوب خداوند و صفات و افعال اوست و لکن در عشق مجازی محبوب و معشوق ، ظواهر دنیوی است و رابطة عاشقانة دختر و پسر نیز از اقسام عشق مجازی و از مصادیق عشق زمینی محسوب می گردد.

از نگاهـی دیگر مجموعة روابط عاشقانة زن و مرد در چهار شکـل « عشق مرد به مرد ، مرد به زن ، زن به زن ، زن به مـرد » خلاصـه می شود . در روابط دختر و پسر یک شکل ( یعنی عاشق پسر و معشوق دختر ) بسیار کثیرالمصداق تر و متدوال تر است ، زیرا ؛

اولا : زن از مرد و به تبع آن دختران از پسران زیباترند و زیبایی نیز عشق آفرین است . از آنجا که زنان و دختران در مقایسه با مردان و پسران عموما و غالبا زیباترند و در نتیجه مجذوب ، محبوب و معشوق پسران واقع می شوند .
ثانیا : شاید در فلسفة چنین زیبایی برای دختران در مقابل پسران بتوان گفت که خالق آدمیان ، از آن رو جنسی را بر جنس دیگر ترجیح داد که تـوازن بین این دو جنس در بعد « جسمـی» برقرار گردد . اگر آدمـیان دارای سه بعد « قلب و دل » ، « عقـل » و « جسم » اند ، غالبا پسران از دختران در حوزة جسمی نیرومند تر و قوی ترند ، اما زیباتر بودن دختران از پسران باعث می شود که پسران با همة قدرت ، ادعا و… اسیر دختران شوند و در روابط عاشقانه برای آنها فداکاری کنند …

ثالثا : هویت جنسی دختر و پسر همسان نیست ( گر چه هویت انسانی برابر دارند ) و چون دختران زیباترند ، اگر زیبایی های خود را نابجا عرضه کنند ، هم ارزان فروخته می شوند و هم ممکن است برایشان خطرساز باشد . از این رو پوشش برای دختران جوان و مؤمنه توصیه شده است و فلسفة حکم حجاب و پوشش را باید در زیبایی دختران نسبت به پسران دید.
رابعا : از آنجا که عشق و زیبایی قرین یکدیگرند و نیز دختران مظهر و نماد زیبایی اند ، از این رو حتی در توصیف و بیان زیبایی معشوق حقیقی نیز از ویژگی های زنان و دختران ( چشم ، ابرو ، لب ، خال ، زلف ، گیسو و … ) بهره برده اند .

کتمان یا اعلان عشق
در احادیث شیعی « کتمان عشق » مورد توجه قرار گرفته و آمده است : آنکه عاشق گردد ، پس آن را کتمان کند و عفیف بماند و بمیرد ، شهید است . و یا : کسی که عاشق شود و آن را کتمان کند و عفیف بماند و صبر کند ، غفران خدا برای اوست و او را داخل بهشت می کند.

چند نکته از احادیث فوق قابل استنتاج است :
1) تعبیر عف یعنی عفیف و پاک بودن عشق ، مربوط به عشق مجازی است و عشق حقیقی آلوده و غیر عفیف نمی تواند باشد . پس مراد از عشق در این روایات ، حداقل عشق مجازی نیز هست .

2) این احادیث تصریح ندارند که عاشق ، عشق را از چه کسانی مخفی دارد . پاسخ صحیح تر آن است که فرد عاشق ، عشق خود را نه از معشوق ، بلکه نسبت به دیگران کتمان کند و بپوشاند و پرده دری نکند . این تلقی از آن رو اهمیت دارد که عشق را معارض نیک نامی و قرین با پرده دری می دانند . به قول حافظ :

 ای دل اندر عاشقی تو نام نیکو ترک کن          که ابتدای عشق رسوایی و بدنامی است آن

و به قول سعدی :       سعدیا دور نیک نامی رفت                نوبت عاشقی است یک چندی

3) تأکیـد برعشق کتمان شده و قرین با عفاف برای کسب بالاترین درجه و مقام ( رسیدن به مقام شهادت ) ، به معنای مراتب پائین تر و کم امتیاز تر عشق مجازی نیست ، مثلا اگر عاشقی با رعایت عفاف ، در رعایت شرط کتمان کاملا موفق نباشد ، گر چه اجر شهید ندارد ، اما معلوم نیست این عشق را بتوان مطرود و مذموم تلقی نمود.

4) گاهی شکل ظهور و محمل تجلی عشق برای رعایت عشق ، محمل های موجه و مقبول است . مثلا در عین اینکه دختر و پسری سوزها و گدازها ، بی خوابی ها ، آتش ها و .. را واجدند ، اما این معاشقه بین آنها در قالب کار اداری ، علمی ـ پژوهشی ، فعالیت های اجتماعی و… ظهور و نمود پیدا می کند .

5) علاوه بر دو راه « بی عشقـی و نیک نامی » و « عاشقی و رسوایی و بدنامی » می توان گـروه و گزینة سومی فرض نمـود که هم عاشق اند و هم با کتمان سر ، نیک نام و سالم می مانند . این نگاه به عشق چقدر با روابط ناسالم هوس آلود که نام عشق بر آن می نهند و در جامعة ما وجود دارد ، متفاوت است .

د ) علم قبل از عشق و بعد از آن

اگر مرکزی ترین و محوری ترین بحث در روابط دختر و پسر ، عشق و رابطة عاشقانه است ـ زیرا بنیاد خانواده نیاز به وجود عشق دارد ـ اما مهم ترین ویژگی عشق ، ارتباط آن با علم و آگاهی است . علم و عشق از دو جهت رابطه دارند : علم پس از عشق و قبل از آن .
علم پس از عشق بدین معنی است که دختر و پسری از شکل گیری رابطة عاشقانه ، نسبت به هم شناخت ، آگاهی و علم پیدا کنند . به تعبیر حضرت امیر در نهج البلاغه ( خطبه 109 ) کسی که عاشق چیزی شود ، چشم اش کج و قلب اش مریض می شود و با چشم غیر درست می بیند و با گوش ناشنوا می شنود . علم پس از عشق چندان معتبر و دقیق نیست و چنین رابطة عاشقانه ای اگر در همین سطح بماند ، آسیب پذیر است.
اما علم قبل از عشق ، یعنی قبل از آنکه دختر و پسری به یکدیرگ دل بسپارند ، باید آگاهانه و با شناخت و علم از یکدیگر به هم نزدیک شوند . اگر رابطة عاشقانه متکی به آگاهی های لازم فردی و اجتماعی مخاطب باشد ، این رابطه به زودی آسیب نمی بیند و در صورت تأسیس خانواده به تبع آن نیز ، این خانواده پایدار و آرام و ماندگار خواهد بود.

هـ ) نتیجه گیری
1) در یک نگاه می توان گفت که دختر و پسر برای یکدیگر خلق شده و در کنار هم مکمل یکدیگرند . ولی برای اینکه این تعامل شکل سالم بگیرد ، اولا : باید در قالب عشق باشد و از این دوستی های ناسالم و ارتباطات فاسد رهایی پیدا کنیم . ثانیا : باید بدانیم که سالم ترین ارتباطات دختر و پسر در فضای خانواده ثمر داده و نمود می یابد . از این رو بهترین رابطة عاشقانه دختر و پسر ، آن شکلی است که منتج به نهاد مقدس خانواده شود ؛ از نیازهای دختران و پسران ، نیازهای جنسی است و مدعا آن است که تنها یک دختر و یک پسر در قالب موجه و مشروع می توانند نیاز جنسی خود را برآورده نمایند و این بستر مناسب ، خانواده است .

2) جدای از نگاه های مذموم امثال امام محمد غزالی و ملامحسن فیض کاشانی به عشق ، می توان گفت که بهترین و عمیق ترین غذای دل ، عشق است . اما باید به قول دکتر علی شریعتی بین عشق و ایمان پل زد تا از آفات آن مصون ماند . شریعتی ایمان بی عشق را زندانی پر از زنجیر و غـل و بند می داند که روح را می میراند و دل را ویرانه می سازد . ( گفتگوهای تنهایی ، ص 86 ) .

همان گونه که عشق بی ایمان آسیب زا است ، در آسیب شناسی روابط عاشقانة دختر و پسر باید توجه داشت که عشق مبتنی بر جهل و عـدم آگاهی و صرفا متکی بر احساس نیز سوزنـده است و ممکن است منجر به شکست در روابط عاشقانه شود . از این رو هرگز نباید به داده های محصول عشق بسنده نمود و پیش از ورود به فضای عشق ، نباید آن را آسان گرفت که به قول حافظ :
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها          که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل ها




ادامه مطلب

[ جمعه 90/7/8 ] [ 1:23 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

بازهم دختروپسری

دختر و پسر جوانی در دل شب سوار بر موتوری می رانند .

آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند .

دختر : یواش تر برو من می ترسم .

پسر: نه این جوری خیلی بهتره !!

دختر : خواهش می کنم من خیلی می ترسم .

پسر : باشه ولی اول باید بگی که دوسم داری !!

دختر : دوست دارم حالا میشه یواش تر بری؟

پسر : منو محکم بگیر

دختر : خوب حالا میشه یواش تر بری ؟

پسر: باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو بر داری

و روی سر خودت بزاری آخه نمی تونم راحت برونم اذیتم می کنه !!

روز بعد واقعه ای در روزنامه ثبت شد .....

برخورد یک موتور سیکلت با ساختمانی حادثه آفرید .....

در این سانحه که به علت بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد ،

یکی از دو سر نشین زنده ماند و دیگری در گذشت !!

پسرک از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود .

پس بدون اینکه دخترک را مطلع کند با ترفندی

کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت و خواست

برای آخرین بار دوستت دارم رااز زبان اوبشنود

و خودش رفت تا او زنده بماند !!!!

دمی می آید و باز دمی می رود .

اما زندگی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی

تجلی می یابد که نفس آدمی را می برد





ادامه مطلب

[ جمعه 90/7/8 ] [ 1:22 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

دختروپسری

 

دخترودختروپسری با هم دوست بودنند

دختر به پسر میگه پیشم می مونی ؟

پسر میگه آره

پسرمی گه تو چی تو پیشم می مونی؟

دختر می گه مطمعن باش

به دختر خبر می دن دو تا چشم برای پیوند پیدا شده

بعد از عمل روز ملاقات فرا می رسه

دختر می بینه پسر کوره

پسرمیگه حالا چی ،پیشم می مونی

دختر می گه نه

پسر می گه متاسفم تو با این چشمها که هدیه ای از طرف منه فقط می تونی ببینی همین




ادامه مطلب

[ جمعه 90/7/8 ] [ 1:21 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]