ـ آقا داماد چکارهن؟ قسمت اول

 آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ بیلبورد‌های منحرف رو جر می‌دن.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ توی کارگاه میخ صاف می‌کنن که ذوب بشه، بشه ماهواره‌ی امید.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ منتظرن برف بیاد که پارو کنن.  تا سر عقد ایشالا می‌آد پدرسسسسگ.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ دوره‌های تضمینی عرفان برگزار می‌کنند؛ نمایندگی انحصاری دارن از اشو.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ هر کاری شما امر کنین.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ قراره بعد از غلامی‌تون بیان بشن معاون‌تون توی وزارت.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ سوژه گیر می‌آرن برای خبر ویژه‌ی کیهان. اضافه‌کاری هم دارن با بیمه.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ بی‌ناموسی‌های لوگوی روزنامه‌ها رو کشف و افشا می‌کنن.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ توی فیلم‌های مسعود کیمیایی کتک می‌خورن؛ فقط هم از نقش اول.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ بلندگوی مسعود ده‌نمکی رو پشت صحنه‌ی اخراجی‌های 2 نگه می‌داشتن؛ منتظرن 3 شروع بشه.

ـ آقا داماد چه کاره ن؟

ـ توی تئاتر حسین پاکدل از پشت صحنه صدای جغد درمیارن.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ قفل‌های مردم رو باز می‌کنن.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ توی داروخونه رژ گونه تست می‌کنن.

ـ آقا دوماد چه کاره‌ن؟

ـ صبح‌ها بی‌کارن. عصرها برای اضافه‌کاری می‌رن شرخری.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ هنرمند ذخیره‌ن برای ریاست فرهنگستان‌های بی‌صاحاب.

شغل شریف آقا دوماد چیه؟

تو یه شرکت خارجی به اسم گودر آیتم شیر می کنند
.
.
.
قند تو… خانواده عروس نبات میشه.




ادامه مطلب

[ سه شنبه 90/7/26 ] [ 12:24 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

شعر زیبای مرگ بر فقدان همسر و گریه مردها

مردها کاین گریه در فقدان همسـر می کنند

بعد مرگ همسـر خود، خاک بر سر می کنند!

خاک گورش را به کیسه، سوی منزل می برند!

دشت داغ سینه ی خود، لاله پرور می کنند

چون مجانین! خیره بر دیوار و بر در می شوند

خاک زیر پای خود، از گریه، هی! تر می کنند

روز و شب با عکس او، پیوسته صحبت می کنند

دیده را از خون دل، دریای احمر می کنند!

در میان گریه هاشان، یک نظر! با قصد خیر!!

بر رخ ناهید و مهسا و منور می کنند!

بعدٍ چندی کز وفات جانگداز! او گذشت

بابت تسلیّت خود! آن فکر دیگر می کنند

دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال

جانشین بی بدیل یار و همسـر می کنند

کج نیندیشید! فکر همسر دیگر نی اند!

از برای بچه هاشان، فکر مادر می کنند!




ادامه مطلب

[ سه شنبه 90/7/26 ] [ 12:23 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

عجیبت ترین وصیت نامه و بخشش پس از مرگ

پس از مرگ یک میلیونر آمریکایی،

معلوم شد که او تمام اموالش را به سه زن مسن که با او هیچ نسبتی نداشتند بخشیده است.

در وصیتنامه مرد میلیونر آمده بود:

” من در جوانی، به خواستگاری این سه خانم رفتم اما هیچ کدام درخواست ازدواجم را نپذیرفتند.

بنابراین به کسب و کارم چسبیدم و میلیونر شدم،

حال آن که اگر ازدواج کرده بودم نمی توانستم به این ثروت دست پیدا کنم.

در واقع، من موفقیتم را مدیون این سه خانم هستم!”




ادامه مطلب

[ سه شنبه 90/7/26 ] [ 12:23 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

برگزیده ضرب المثل های بروز شده

بیفستراگانوفه خالته، بخوری پاته نخوری پاته!

موش تو سوراخ نمی رفت ساید بای ساید به دمبش می بست!

آب در “آب سرد کن” و ما تشنه لبان می گردیم!

آب که سر بالا میره، قورباغه “هوی متال” میخونه!!!

پرادو سواری دولا دولا نمیشه!

نابرده رنج گنج میسر نمی شود — مزد آن گرفت جان برادر که کلاه برداری کرد

اسکانیا(scania) بیار باقالی بار کن!

گر صبر کنی ز قوره، لوپ لوپ سازی!

پاتو از پارکتت درازتر نکن!

هری پاتر آخرش خوشه!

قربون بند کیفتم، تا کارت سوخت داری رفیقتم!

گیرم پاپی تو بود فاضل — از فضل پاپی تو را چه حاصل

ندیدیم اورانیم ولی دیدیم دست مردم!

ادکلن آن است که خود ببوید — نه آنکه فروشنده بگوید

ماکرو ویو به ماکرو ویو می گه روت سیاه!

بزک نمیر بهار میاد آناناس با خیار درختی میاد!

یا منچستریه منچستری یا رُمیه رُمی(AS Rom)

سرش بوی پیتزا ی سبزیجات میده!!!

آنتی بیوتیک بعد از مرگ سهراب!




ادامه مطلب

[ سه شنبه 90/7/26 ] [ 12:22 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

بهاء الواعظین و ازدواج پیران و جوانان

: بهاء الواعظین می نویسد :

در ابتدای مشروطه ؛ به خانه ای رفتم ؛ پیر زن و دختر جوانی آنجا بودند .

پیر زن پرسید : منظور از مشروطه چیست ؟؟

گفتم : قوانین جدید .

گفت : مثلا چه ؟

به شوخی گفتم : مثلا دختران جوان را به پیر مردان دهند و زنان پیر را به جوانان !

دخترش گفت : این چه فایده دارد ؟؟

پیر زن بلافاصله به دخترش گفت : ای بی حیا ! حالا کار تو به جایی رسیده که بر قانون مشروطه ایراد میگیری ؟؟!!




ادامه مطلب

[ سه شنبه 90/7/26 ] [ 12:22 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

ماجرای لطیفه زیبای “جنی و مشت گیری از مردان ”

یه روزی یه مرده نشسته بود و داشت روزنامه اش رو می خوند

که زنش یهو ماهی تابه رو می کوبه سرش.

مرده میگه: برا چی این کارو کردی؟

زنش جواب میده: به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه تیکه کاغذ پیدا کردم

که توش اسم جنى (یه دختر) نوشته شده بود …

مرده میگه : وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم

اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش جنی بود.

زنش معذرت خواهی می کنه و میره به کارای خونه برسه.

سه روز بعدش مرد داشت تلویزین تماشا می کرد که زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگتر کوبید

رو سر مرده که تقریبا بیهوش شد.

وقتی به خودش اومد پرسید این بار برا چی منو زدی زنش جواب داد: آخه اسبت زنگ زده بود.




ادامه مطلب

[ سه شنبه 90/7/26 ] [ 12:21 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

اگه شوهر آدم برنامه نویس باشه…

شوهر: سلام،من Log in کردم.

زن: لباسی رو که صبح بهت گفتم خریدی؟

شوهر: Bad command or File name

زن: ولی من صبح بهت تاکید کرده بودم!

شوهر: Syntax Error, Abort, Retry, Cancel

زن: خوب حقوقتو چیکار کردی؟

شوهر: File in Use, Read only, Try after some Time

زن: پس حداقل کارت عابر بانکتو بده به من.

شوهر: Sharing Violation, Access Denied

زن: می دونی، ازدواج با تو واقعا یک تصمیم اشتباه بود.

شوهر: Data Type Mismatch

زن: تو یک موجود بدرد نخور هستی.

شوهر: By Default

زن: پس حداقل بیا بریم بیرون یه چیزی بخوریم.

شوهر: Hard Disk Full

زن: ببینم میتونی بگی نقش من تو زندگی تو چیه؟

شوهر: Unknown Virus Detected

زن: خب مادرم چی؟

شوهر: Unrecoverable Error

زن: و رابطه تو با رئیست؟

شوهر: The only User with Write Permission

زن: تو اصلا منو بیشتر دوست داری یا کامپیوترتو؟

شوهر: Too Many Parameters

زن: خوب پس منم میرم خونه بابام.

شوهر: Program Performed Illegal Operation, It will be Closed

زن: خوب گوشاتو بازکن، من دیگه بر نمیگردم!

شوهر: Close all Programs and Logout for another User

زن: می دونی، صحبت کردن باتو فایده نداره، من رفتم.




ادامه مطلب

[ سه شنبه 90/7/26 ] [ 12:21 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

حکایتی بس خواندنی “پیرمرد و دختر ! …”

فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود؛ روی نیمکتی چوبی؛ روبه روی یک آب نمای سنگی.

پیرمرد از دختر پرسید :

- غمگینی؟
- نه
- مطمئنی؟
- نه
- چرا گریه می کنی؟
- دوستام منو دوست ندارن
- چرا؟
- چون قشنگ نیستم
- قبلا اینو به تو گفتن؟
- نه
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم
- راست می گی؟
- از ته قلبم آره

دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید؛ شاد شاد.

چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد؛ کیفش را باز کرد؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت !!!




ادامه مطلب

[ سه شنبه 90/7/26 ] [ 12:20 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

واژه های اینترنتی و معادل فرهنگستانی : فارسی را پاس بداریم

نگوییم *وب سایت* بگوییم : رایانه جا یا تارانه

نگوییم * وب *بگوییم : جایانه یا تار

نگوییم * وب مستر * بگوییم : صاحب تار یا تارزن

نگوییم * ایمیل* بگوییم : نامه برقی

نگوییم * ایمیل آدرس *بگوییم : نشان نامه برقی

نگوییم * چت * بگوییم : زرستان

نگوییم * مانیتور* بگوییم : نمایانه

نگوییم * کی بورد* بگوییم : دکمه گاه

نگوییم*اسکنر* بگوییم : عکس برگردان

نگوییم * پرینتر *بگوییم : چاپانه یا چاپگر

نگوییم * ماوس * بگوییم : موش

نگوییم * دیسک *بگوییم : گردالی

نگوییم * سی دی (کامپکت دیسک)*بگوییم : کامل گردانه یا کاف گاف

نگوییم * دیسکت * بگوییم : گردکی

نگوییم * نوت بوک * بگوییم : رایانه رو

نگوییم * لینک* بگوییم : چسبانک

نگوییم* مایکروسافت* بگوییم : کوچک نرم یا نرم بچه

نگوییم* اکانت * بگوییم : برات

نگوییم * ماوس پد * بگوییم : خرش گاه

نگوییم * فوتوشاپ* بگوییم : عکاسخانه

نگوییم * اینترنت* بگوییم : جهان شبکه

نگوییم* اینترانت* بگوییم : درون شبکه

نگوییم * اینترنت اکسپلورر* بگوییم : جهانگرد شبکه

نگوییم * وب براوزر * بگوییم : تاریاب

نگوییم * کرسر* بگوییم : ریزینه

نگوییم * بیل گیتس * بگوییم : حساب دروازه

نگوییم *هات میل * بگوییم : داغنامه




ادامه مطلب

[ سه شنبه 90/7/26 ] [ 12:20 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

طنز نوشته دلایل برتری فوتبال بر ای بانوان

1.چون 90 دقیقه طول میکشه

2.چون هرکی بلد نباشه تعویض میشه

?3.چون بعد از 45 دقیقه تازه نیمه دوم شروع میشه

?4.چون بعدازبازی کسی خُرّوپف نمیکنه

?5.چون سوت پایان بازی برای هر دو طرف در یک زمان زده میشه

?6.چون بعد از بازی خانمها باردار نمیشن!

?7.چون میشه خاموشش کرد اگر خسته کننده بود

?8.چون همیشه امید به وقت اضافه هست

?9.چون مردا فقط در فوتبال خوب میدونن نقطهءشروع کجاست




ادامه مطلب

[ سه شنبه 90/7/26 ] [ 12:20 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]