سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اس ام اس سرکاری

از غضنفر می پرسند پتروس که بود؟ می گه یه دهقان فداکار بود که وقتی گرگ به گوسفندانش حمله کرد، رفت زیر تانک و انگشتشو کرد تو چشم راننده قطار!
_______________________________________

 

ترکه میره خونه میبنه زنش با چند تا مرده گردن کلفت نشته . میفهمه جوکو اشتباه اومده میره بیرون رشتیه میاد تو



_______________________________________



جوایز قرعه کشی بانک معتادان جوان :



????دستگاه پیک نیک



???کمک هزینه خرید منقل و بافور



??هزینه سفر به زاهدان



و هزاران جایزه یک مثقالی
_______________________________________



توی کوچه عشق دنبال تو می گشتم …..



حقیقت شب بود برگشتم!!!



_______________________________________



اون دنیا خدا نمی پرسه مدل ماشینت چیه؟



می پرسه چند تا پیاده رو سوار کردی؟







قابل توجه خانمهایی که نمی دونن نیت پسر ها الهیه !!!
_______________________________________
دیگه داری از چشام میوفتی ……………………ای عینک لعنتی



چرا عاقل کند کاری که بعداً خود به خود گوید خودم کردم که لعنت بر خودم بادا بادا مبارک بادا …
_______________________________________
بی تو هرگز….. با تو بابام نمی ذاره



  _______________________________________
اسمان را قسمت کردند:…..تکه ای برای برکه…..تکه ای برای رود….تکه ای برای دریا



دلم را قسمت کردند:……….تکه ای برای تو….تکه ای برای تو……تکه ای برای تو



_______________________________________



انواع مرد.
اروپایی = یه زن داره و یه دوست دختر . زنش رو بیشتر دوست داره.
امریکایی = یه زن داره و یه دوست دختر . دوست دخترش رو بیشتر دوست داره.
ایرانی = ? تازن داره و ?? تا دوست دختر . ننه اش رو بیشتر دوست داره



_______________________________________



برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو…
برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو…
برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو…
برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو… برو…
بسه… حالا برگرد…!!
_______________________________________

 




ادامه مطلب

[ جمعه 90/6/4 ] [ 2:17 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

چیستان های سرکاری و خنده دار

فیل
اگه گفتین یک فیل بره بالای درخت چی میشه؟

یک فیل از زمین کم میشه

اگه دوتا فیل بره بالای درخت چی میشه؟

دوتا فیل از زمین کم میشه

اگه سه تا فیل بره بالای درخت چی میشه؟

سه تا فیل از رو زمین کم میشه

اگه ?تا فیل بره بالای درخت چی؟

چهار تا فیل روی درخت میشه

اگه ?تا فیل بره بالا چی؟

درخت میشکنه چون خیلی دیگه سنگین میشه

حالا یک فیل چطوری میتونه از رو درخت بیاد پائین؟

سوار یک برگ میشه میاد پائین

چطوری ?تافیل سوار یک فولکس میشن؟

دوتا جلو و ?تا عقب میشینن

چطوری ??تا فیل سوار بنز میشن؟

بنز رو میفروشن ?تا فولکس میخرن بعد ?تا ?تا سوار میشن

چطور میشه که یک برگ بیفته روی یک سوسمار و سوسمار له بشه؟

همون برگی میفته که فیله سوارش شده بود.

یک اقائی ????تا اجر داشته با ???تاش خونه میسازه اون آجر اضافه رو چیکار میکنه؟

میندازتش دور

یک اقائی یک سگ داشته یک کلاه رو سرش بوده و سوار یک فولکس بدون سقف داشته با سرعت میرفته یهو باد میزنه کلاهشو میبره.

سگه میپره پائین و دنبال کلاهه میره بعد از یک ساعت یک چیز توی دهنش برمیگرده. اگه گفتین توی دهن سگه چی بود؟

همون آجره که مرده اندخته بود دور

 




ادامه مطلب

[ جمعه 90/6/4 ] [ 2:13 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

دستور زبان اصفهانی

 

امیدوارم دوست خوب اصفهانیم به دل نگیره

 

 

 

1- مضاف و موصوف همیشه " ی " میگردد . مثال :
درِ باغ ---> دری باغ
گل قشنگ ---> گلی قشنگ
آدم خوب ---> آدمی خُب

2- " د " ما قبل ساکن تبدیل به " ت " میشود .مثال :
پراید ---> پرایت
آرد ---> آرت

3- " و " ساکن آخر کلمه به " ب " قلب می شود .مثال :

گاو ---> گاب

4- اصولآ در هر کجا که کسره قشنگ باشد فتحه بکار می رود و در هر کجا که فتحه کلمه را زیبا می کند کسره بکار می رود .مثال :
مثال برای فتحه :
اَز ---> اِز
قفَس ---> قفِس
اَزَش ---> اِزِش
بِزَن ---> بِزِن
مثال برای کسره
اِمروز ---> اَمروز
حِیفِ ---> حَیفِس

5- صداء " ا " جایگاهی نداشته وبه " او " تبدیل می شود .مثال :
شما ---> شوما
کجا ---> کوجا
خوبه ---> خوبِس
چادر ---> چادور ---> چادِر

6- حرف " و " در قالب حرف ربطی به " آ " تبدیل می شود .مثال :
من و تو و حسن ---> منا تو آ حسن
اصولآ خود " آ " به عنوان یک حرف ربط به کار می رود .مثال :
من هسَم , آ بابامم هسَن .
در ضمن حرف " آ " به معنی " به علاوه ( + ) " هم به کار می رود .مثال :
3+4+5 ---> 3+4 آ 5

7- حرف " ه " در لهجه اصفهانی به نوعی نابود شده است .مثال :
بچه ها ---> بِچا
گربه ها ---> گُربا
می جهد ---> می جِد
" ه " در آخر کلمات فعل به " د " ساکن بدل میشود .
بِره ---> بِردِ
بشه ---> بِشِد
" ه " به " ی " تبدیل میشود.مثال :
بهتر ---> بیتَرِس
گربه ---> گربیِه
" ه " به " و " بدل می شود .مثال :
می آئیم ---> ما وَم می یَیم
" ه " به " ش " تبدیل میشود .مثال :
بهش می گم ---> بِشِش می گم

نکته : به غیر از اول شخص مفرد ؛ حروف " خوا " به " خ " تبدیل می شود .مثال :
می خوای ---> می خَی

8- در برخی از افعال حرف " ی " به " اوی " تبدیل می شود .مثال :
می گی ---> می گوی

9- حرف اول کلمه " ب " یا " ن " باشد و حرف سوم " ی " باشد یک " ی " بعد از " ب " یا " ن " اضافه می شود .مثال :
بگیر ---> بیگیر
بشین ---> بیشین
بریز ---> بیریز
ببین ---> بیبین




ادامه مطلب

[ جمعه 90/6/4 ] [ 2:13 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

چگونه در مهمانی آدم باشید !


1. پیش از رفتن به مهمانی خودتان را تر و تمیز کنید. اگر به فکر آبروی خودتان نیستید به فکر آنها باشید که قرار است با شما روبوسی کنند.
2. اگر می خواهید پیش از رفتن به مهمانی دوش بگیرید، برای این کار از عطر و ادوکلن استفاده نکنید. باور کنید آب مناسب تر است.
3. برای میزبانتان گل ببرید؛ اما اگر وسعتان نمیرسد که از گل فروشی گل بخرید، از گلهای داخل پارک استفاده نکنید؛ چون ممکن است بلبل عاشق از بی کسی دق کند.
4. قبل از وارد به خانه ی میزبانتان یا ا... بگویید. شاید آنها در خانه شان سر بریده داشته باشند.
5. هنگام ورود به همه سلام کنید و با همه دست بدهید،مگر اینکه خانه ی میزبان در استادیوم آزادی باشد.
6. به اتاق های خانه ی میزبان سرک نکشید. اینجا هم همان بحث سر بریده مطرح می شود.
7. اگر سینی چای را جلویتان گرفتند، به صورت کسی که سینی را در دست دارد خیره نشوید. این عمل مربوط به مجالس خواستگاری است. آن هم تنها در سریالهای تلویزیونی.
8. اگر پایتان بوی بد می دهد، فقط در مهمانی های دست جمعی شرکت کنید. این طوری کسی نمی فهمد که تولید کننده ی بوی باتلاق شما هستید.
9. وقتی تلفن خانه ی میزبان زنگ می زند، شما گوشی را بر ندارید.
10. تلفن های خارج کشورتان را در مهمانی نزنید. امروز روز تکنولوژی پیشرفت کرده است و یک پرینت از مخابرات مایه ی آبروریزی آدمهای آویزن می شود.
11. اگر احیاناً در خانه ی میزبان سر بریده دیدید، به روی خودتان نیاورید.
12. هنگام خوردن غذا، صدای خفه کن دهانتان را روشن کنید.
13. اگر شک دارید که درآمد میزبانتان از راه حلال به دست آمده است یا نه، بنا را بر حلال بگذارید .
14. اگر یقین دارید که درآمد میزبانتان از راه حرام به دست آمده است، تا وقتی که در خانه ی او هستید چیزی نخورید؛ حتی اگر چیز اساسی و توپی باشد. مثال چیز اساسی و توپ: خوراک میگو، شکلات خارجی، پسته ی فرد اعلا و...
15. اگر در غذایتان مو پیدا کردید، آن را نبینید.
16. اگر میزبان فراموش کرده بود سر سفره آب بگذارد، وانمود نکنید که لقمه در گلویتان گیر کرده است و دارید خفه می شوید. مثل آدم از او بخواهید که کمی آب سر سفره بگذارد. قرار است آدم باشید دیگر.
17. اگر در مجلس ختم شرکت کرده اید، قیافه ای محزون به خود بگیرید و به چیزهای غم انگیزی مثل شب امتحان، وبا، کاندولیزا رایس فکر کنید.
18. اگر در مجلس عروسی شرکت کرده اید، چیزهای خوب را در ذهنتان مجسم کنید و به سریال طنز شبانه ی دیشب فکر نکنید.
19. اگر قرار است مهمان به خانه تان بیاید... خدا صبرتان بدهد.
20. اگر مهمان هایتان بیشتر از تعداد پیش بینی شده بودند، آنها را گزینش نکنید. خدا بزرگ است، بالاخره یه طوری می شود.
21. هنگام مهمانی رفتن، کسانی را که دعوت نیستند با خودتان همراه نکنید. درست است خدا بزرگ است؛ اما حیای شما کجا رفته؟
22. لقمه هایی را که مهمانانتان بر می دارند در ذهنتان شمارش نکنید. مگر مغز شما کامپیوتر است؟ یک نفر را مسئول کنید که با ماشین حساب، کل لقمه ها را جمع بزند و بعد تقسیم بر تعداد کند. این طوری معقول تر است، نه؟!
23. اگر مهمانتان از شهر دیگری آمده است، پس از صرف شام در باره ی راحتی و امکانات مناسب هتل های شهرتان حرف نزنید. مردم خر که نیستند، متوجه منظورتان می شوند.
24. زبانمان مو در آورد، شما را به جان عزیزانتان آدم باشید.



 




ادامه مطلب

[ جمعه 90/6/4 ] [ 2:11 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

آموزش خودکشی (طنز)

اصولا واژه خودکشی به معنی خود کشتنه. یعنی در این عمل فرد اونقدر خودشو می کشه که میمیره و این خود کشتن به علت وارد آمدن مصایب و رنج های فراوان یا بالعکس صورت می گیره
به نظر من خودکشی کار چندان جذابی نیست ولی بسیار هیجان انگیزه و به یه بار امتحانش می ارزه. من خودم چند بار امتحانش کردم و با اینکه چند بارش هم مردم ولی همچین بگی نگی بدم نیومد...

برخلاف نظر خیلیها که می گن خودکشی خیلی راحت و سهله باید بگم نخییییییییر... اونجوریام نیست. هر کاری قواعد و اصول خاص خودشو داره و خودکشی هم جدا از این مطلب نیست
اول از همه اون کسایی که می خوان خودکشی کنن رو دسته بندی می کنیم
کسی که در عشقش شکست خورده
کسی که ور شکست شده
کسی که قاط زده (مثه من)
کسی که از زندگی خیر ندیده
کسی که بدجوری روش فشار اومده
کسی که کنجکاوه زودتر جهنمو ببینه
و خلاصه هر کسی که یه جورایی به آخر خط رسیده
افراد بالا، به هرحال مستقیم به جهنم می رن، ولی خدا همشون رو رحمت کنه
شما جزو کدامیک از دسته های بالا هستید؟
اگه هستید ادامه مطلب رو بخونید و گرنه یه دسته جدید برای خودتون ببازید و بعد بقیه شو بخونید
حالا فرض می کنیم: طرف تنها میاد توی یه اتاق و در رو قفل می کنه و عزمشو برای خودکش جزم می کنه. به دور برش نگاه می کنه و این وسایل رو می بینه
طناب
سیخ کباب
کبریت آغشته به بنزین
قرض دیاز پام
آمپول هوای تهران
دندون مصنوعی حاج خانمشون
لوله گاز
پاکت نایلون
چاقوی میوه بری
نخ کاموایی
سوزن لحاف دوزی
تیغ ریش تراشی مصرف شده
مرگ موش
خب... برای شروع بد نیست
ولی نظرتون رو به یه موضوع مهم ولی پیش پا افتاده، جلب می کنم: «تصویر و قیافه و دیسیپلین شما بعد از مردن خیلی مهمه
فرض کنید درب اتاق شما رو می شکنن و شما رو در حالتی پیدا می کنن که از یه طناب از سقف آویزونید و دارید مثل پاندول ساعت تاب می خورید و زبونتون مثل زبون بلانسبت سگ آقای پتیول از دهنتون آویزونه و صورتتون سیاه و ورم کرده و احتمالا در اثر فعل و انفعالات شیمیایی شلوارتون هم خیسه


نه... خودتون جای تماشاگرا باشین، حالتون بهم نمی خوره؟ احساس انزجار بهتون دست نمی ده؟
قیافه شما بعد از خودکشی باید از همیشه معصومانه تر... از همیشه زیباتر و از همیشه دوست داشتنی تر باشه تا دل همه حسابی بسوزه
با این حساب، دور حلق آویز کردن... خودسوزی... و خفه گی با گاز رو خط بگیرید
یه بنده خدایی از دوستان، خیلی جالب خودکشی کرده که در نوع خودش یه ابتکاره
ایشان، دوتا انگشت شصتش رو فرو کرد توی سوراخای دماغش و با انگشتای دیگرش هم دهنشو محکم گرفت و اونقدر خودشو خفه کرد تا مرد

فقط بدی کارش این بود که هیچکس بعد از مرگش انگشتای شصتشو از توی دماغش بیرون نکشید... چون به هر حال کار کثیفیه. حالا خودتون قضاوت کنید. این خودکشی ترحم کسی رو بر می انگیزه؟
یا اونایی که روی سرشون نایلون می کشن و دور گردنشون روی نایلون رو با طناب می بندن و یا اونایی که خودشون رو جلوی ماشین میندازن و له می شن... اینا همشون دیوونه ان
خودکشی ایده آل خودکشی است که بدون درد، بدون عوارض جانبی، بدون تاثیرات بد و منفی روی صورت و اندام، بدون صدا، بدون کثافتکاری و باشه
ژاپونی ها یه جور خودکشی جالب رو ابداع کردن به این صورت که یه سوزن جوالدوز رو برداشته و از روی سینه فرو می کنن توی قلبشون. البته این کار یه کم درد داره. یه جورایی حس می کنید که توی سینه تون آب جوش داره قل می زنه. ولی حداقل، عوارض ظاهری نداره. ولی بدیش اینه که حتما می میرید
در صورتی که خودکشی وقتی خوبه که شما نمیرید

اول خوب فکراتونو بکنین بعد خودتونو بکشید
یه موضوع مهم توی خودکشی، پشیمونی دیرهنگامه. هشتاد و نه درصد کسایی که خودشون رو می کشن، وسط یا آخر کار پشیمون می شن و این در حالیه که هیچ راهی برای برگشت نیست. یه یارویی برای خودکشی یه تیکه پارچه رو گلوله می کنه و فرو می کنه توی حلقش و با ته گوشکوب میده بره پایین ولی همون لحظه پشیمون می شه و این درحالیه که داره خفه می شه... یارو می دوه بیرون و از شدت عجله از روی پله های آپارتمان پرت می شه پایین و می میره... و جالب اینکه مرگش به علت ضربه مغزی اعلام شد نه خفگی
نکته مهم دیگه اینه که مدت خود کشی نباید زیاد طولانی باشه
مثلا فرض کنید در نوع رگ زدن خیلی طول می کشه تا خون تموم بشه و تازه آلودگی خون روی زمین و لباساتون رو هم در نظر بگیرید
یا استفاده از گاز شهری امکان داره باعث بشه نه تنها خودتون بمیرید بلکه خونه و بقیه رو هم بفرستید روی هوا
پس عاقلانه تر رفتار کنید
تا حالا به چند نتیجه مهم رسیدیم که سعی کنید در خودکشی حتما این نکات را مدنظر قرار دهید
زمان خودکشی رو درست انتخاب کنید. (بهترین موقع بعد از ظهر ساعت شش
مبادا بعد از خودکشی از ریخت و قیافه بیفتید
بهترین لباستونو تنتون کنید
حتما یه یادداشت بذارید و علت خودکشی رو شرح بدید و انگشت هم بزنید
خواهشا زیاد کثیف کاری نکنید
موقع خودکشی لبخند بزنید تا لبخند روی لبتون باقی بمونه
لطفا چشاتونو باز نذارید چون خیلی وحشتناکه
یه بسته دستمال کاغذی حتما روی میزتون باشه
اتاقتونو قبل از خودکشی مرتب کنید. (پلیسا ببینن خوب نیست
رد انگشتتونو همه جا بمالید تا بفهمن خودتون، خودتونو کشتید
یه جوری خودکشی کنید که دوباره بشه زنده تون کرد
دلیلتون برای خودکشی قانع کننده باشه
برای مسایل عشقی خودکشی کردن کار الاغاست... بلانسبت شما
قبل از خودکشی حتما یه فال حافظ بگیرید
قبل از خودکشی استفاده از ادکلن و دئودرانت و زدن مسواک یادتون نره
بهتره بعد از مرگ... مثلا مرگ... در حالت دراز کش باشی
اگه توی دستتون یه گل سرخ باشه صحنه خیلی رمانتیکتر و رویایی تر به نظر میاد و اشک آور تره
در اتاق رو حتما قفل کنید که جریان هیجان انگیزتر باشه
قبل از خودکشی حتما گریه کنید . صورتتون اشک آلود باشه
خودتونو برای رفتن به جهنم رفتن آماده کنید

حالا جدید ترین و راحت ترین روشهای خودکشی

برای جنس نرینه
«استفاده از جوراب»
تخت خواب رو آماده کنید
تمام تن و سرتونو ببرید زیر پتو
خیلی آروم نوک انگشتاتونو از زیر پتو بیرون بیارید و جوراباتونو ببرید زیر پتو
هیچ راه نفوذی برای هوا نذارید
یک ساعت بعد... شما مردید
خدا رحمتتون کنه

برای جنس مادینه
« سوء استفاده از موش»
تخت خواب رو مرتب کنید
برید زیر پتو
اتاق حتما کاملا تاریک و ساکت باشه
حالا چشماتونو ببندید و فرض کنید یه موش خوشگل داره روی تنتون راه میره
خواهش می کنم جیغ نزنید و بدون سر و صدا از وحشت زیاد بمیرید
مرسی
توی جهنم می بینمتون

یه جور خودکشی که بیشتر بین شکمو ها رواج داره استفاده از خوراکی برای مردنه. این نوع خودکشی خیلی حال داره چون حداقل گشنه نمیمیری! و خوبی مهم ترش اینه که به سر منزل مقصود هم نمی رسی و معمولا زنده می مونی. نمونه اش اینکه: یه بنده خدایی که با سی تا قرص دیازپام خودکشی کرد و دور و بری ها به هوای اینکه مرده خاکش کردند و یارو بعد از دو سه روز خواب ملس چشاشو باز کرد ودید: ای دل غافل... همه جا سیاهه و یه موش هم داره انگشت پاشو می جوه. زنده بگوری خداییش وحشتناکه

 




ادامه مطلب

[ جمعه 90/6/4 ] [ 2:11 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

علت قبول نشدن در کنکور(طنز)


هموطن-طبیعتا"" 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز میشود.
پس 96 روز باقی میماند.اگر داوطلبی در کنکور قبول نشد هیچ تقصیری نداردچرا که سال فقط 365 روز است.در حالی که:
1) سال 52 جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب 313 روز باقی میماند.

2) حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است.بنابراین 263 روز دیگر باقی میماند.
3) در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا"" 122 روز میشود. بنابراین 141 روز باقی میماند.
4) اما سلامتی جسم و روح روزانه1 ساعت تفریح را میطلبد که جمعا"" 15 روز میشود.پس 126 در روز باقی میماند.
5) طبیعتا"" 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز میشود. پس 96 روز باقی میماند.
6) 1 ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چرا که انسان موجودی اجتماعی است.این خود 15 روز است.پس 81 روز باقی میماند.
7) روزهای امتحان 35 روز از سال را به خوداختصاص میدهند. پس 46 روز باقی میماند.
8) تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقی میماند.
9) در سال شما 10 روز را به بازی میگذرانید.پس 6 روز باقی میماند.
10) در سال حداقل 3 روز به بیماری طی میشود و 3 روز دیگر باقی است.
11) سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در بر میگیرند. پس 1 روز باقی میماند.
12) 1 روز باقی مانده همان روز تولد شماست.چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟!!
نتیجه ی اخلاقی: پس یک داوطلب نرمال نمیتواند
امیدی برای قبولی در دانشگاه داشته باشد

 




ادامه مطلب

[ جمعه 90/6/4 ] [ 2:11 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

لغت نامه ی مهندسین در جلسات کارفرماها!!!!(طنز)




1. این بستگى دارد به ...... یعنى: جواب سوال شما را نمى دانم!

2. نحوه عمل دستگاه بسیار جالب است. یعنى: دستگاه کار مى کند و این براى ما تعجب انگیز است!

3. این موضوع پس از روزها تحقیق و بررسى فهمیده شد. یعنى: این موضوع را بطور تصادفى فهمیدم!

4. کاملا انجام شده یعنى: راجع به 10 درصد کار تنها برنامه ریزى شده !

5. ما تصحیحاتى روى سیستم انجام دادیم تا آن را ارتقا دهیم. یعنى: تمام طراحى ما اشتباه بوده و ما از اول شروع کرده ایم!

6. پروژه بدلیل بعضى مشکلات دیده نشده، کمى از برنامه ریزى عقب است. یعنى: تاکنون روى پروژه دیگرى کار مى کردیم!

7. ما پیشگویى مى کنیم..... یعنى: 90 درصد احتمال خطا مى رود!

8. این موضوع در مدارک علمى تعریف نشده. یعنى: تاکنون کسى از اعضا تیم پروژه به این موضوع فکر نکرده است!

9. پروژه طورى طراحى شده که کاملا سیستم بدون نقص کار مى کند. یعنى: هرگونه مشکلات بعدى ناشى از عملکرد غلط اپراتورها ست!

10. تمام انتخاب اولیه به کنار گذاشته شد. یعنى: تنها فردى که این موضوع را مى فهمید از تیم خارج شده است!

11. کل کوشش ما براى اینست که مشترى راضى شود. یعنى: ما آنقدر از زمان بندى عقبیم که هر چه که به مشترى بدهیم راضى مى شود!

12. تحویل پروژه براى فصل آخر سال آینده پیش بینى شده است. یعنى: که تا آن زمان ما مى توانیم مقصر تاخیر در اجراى پروژه را کسى از میان تیم کارفرما پیدا کنیم!

13. روى چند انتخاب بطور همزمان در حال کار هستیم. یعنى: هنوز تصمیم نگرفته ایم چه کنیم!

14. تا چند دقیقه دیگر به این موضوع مى رسیم. یعنى: فراموشش کنید، الان به اندازه کافى مشکل داریم!

15. حالا ما آماده ایم صحبتهاى شما را بشنویم. یعنى: شما هر چه مى خواهید صحبت کنید که البته تاثیرى در کارى که ما انجام خواهیم داد ندارد!

16. بعلت اهمیت تئورى و عملى این موضوع...... یعنى: بعلت علاقه من به این موضوع!

17. سه نمونه جهت مطالعه شما انتخاب شده و آورده شده اند. یعنى: طبیعتا بقیه نمونه ها واجد مشخصاتى که شما باید بعد از مطالعه به آن برسید، نبوده اند!

18. بقیه نتایج در گزارش بعدى ارائه مى شود. یعنى: بقیه نتایج را تا فشار نیاورید نخواهیم داد!

19. ثابت شده که .... یعنى: من فکر مى کنم که .....!

20. این صحبت شما تا اندازه اى صحیح است. یعنى:از نظر من صحبت شما مطلقا غلط است!

21. در این مورد طبق استاندارد عمل خواهیم کرد. یعنى: ازجزئیات کار اصلا اطلاع ندارید!





 




ادامه مطلب

[ جمعه 90/6/4 ] [ 2:10 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

حافظ در عصر جدید(طنز)

نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس
دیدم به خواب حافط توی صف اتوبوس
گفتم : سلام حافظ ، گفتا : علیک جانم
گفتم : کجا روی ؟ گفت : والله خود ندانم
گفتم : بگیر فالی گفتا : نمانده حالی
گفتم : چگونه ای ؟ گفت : در بند بی خیالی
گفتم : که تازه تازه شعر و غزل چه داری ؟
گفتا : که می سرایم شعر سپید باری
گفتم : ز دولت عشق ، گفتا : کودتا شد
گفتم : رقیب ، گفتا : کله پا شد
گفتم : کجاست لیلی ؟ مشغول دلربایی؟
گفتا : شده ستاره در فیلم سینمایی
گفتم : بگو ، زخالش ، آن خال آتش افروز ؟
گفتا : عمل نموده ، دیروز یا پریروز
گفتم : بگو ، ز مویش گفتا که مش نموده
گفتم : بگو ، ز یارش گفتا ولش نموده
گفتم : چرا ؟ چگونه ؟ عاقل شده است مجنون ؟
گفتا : شدید گشته معتاد گرد و افیون
گفتم : کجاست جمشید ؟ جام جهان نمایش ؟
گفتا : خریده قسطی تلویزیون به جایش
گفتم : بگو ، ز ساقی حالا شده چه کاره ؟
گفتا : شدست منشی در دفتر اداره
گفتم : بگو ، ز زاهد آن رهنمای منزل
گفتا : که دست خود را بردار از سر دل
گفتم : ز ساربان گو با کاروان غم ها
گفتا : آژانس دارد با تور دور دنیا
گفتم : بگو ، ز محمل یا از کجاوه یادی
گفتا : پژو ، دوو ، بنز یا گلف نوک مدادی
گفتم : که قاصدک کو آن باد صبح شرقی
گفتا : که جای خود را داده به فاکس برقی
گفتم : بیا ز هدهد جوییم راه چاره
گفتا : به جای هدهد دیش است و ماهواره
گفتم : سلام ما را باد صبا کجا برد ؟
گفتا : به پست داده ، آورد یا نیاورد ؟
گفتم : بگو ، ز مشک آهوی دشت زنگی
گفتا : که ادکلن شد در شیشه های رنگی
گفتم : سراغ داری میخانه ای حسابی ؟
گفتا : آنچه بود ار دم گشته چلوکبابی
گفتم : بیا دوتایی لب تر کنیم پنهان
گفتا : نمی هراسی از چوب پاسبانان ؟
گفتم : شراب نابی تو دست و پا نداری ؟
گفتا : که جاش دارم و افور با نگاری
گفتم : بلند بوده موی تو آن زمان ها
گفتا : به حبس بودم از ته زدند آن ها
گفتم : شما و زندان ؟ حافظ ما رو گرفتی ؟
گفتا : ندیده بودم هالو به این خرفتی !

 




ادامه مطلب

[ جمعه 90/6/4 ] [ 2:9 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

داستان شنل قرمزی(طنز)

یه روز مادر شنل قرمزی رو به دخترش کرد و گفت :
عزیزم چند روزه مادر بزرگت مبایلشو جواب نمیده . هرچی SMS هم براش میزنم
باز جواب نمیده . online هم نشده چند روزه . نگرانشم .
چندتا پیتزا بخر با یه اکانت ماهانه براش ببر . ببین حالش چطوره .
شنل قرمزی گفت : مامی امروز نمیتونم .
قراره با پسر شجاع و دوست دخترش خانوم کوچولو و خرس مهربون بریم دیزین اسکی .
مادرش گفت : یا با زبون خوش میری . یا میدمت دست داداشت گوریل انگوری لهت کنه .
شنل قرمزی گفت : حیف که بهشت زیر پاتونه . باشه میرم .
فقط خواستین برین بهشت کفش پاشنه بلند نپوشین .
مادرش گفت : زود برگرد . قراره خانواده دکتر ارنست بیان.
می خوان ازت خاستگاری کنن واسه پسرشون .
شنل قرمزی گفت : من که گفتم از این پسر لوس دکتر خوشم نمیاد .
یا رابین هود یا هیچ کس . فقط اون و می خوام .
شنل قرمزی با پژوی 206 آلبالوئی که تازه خریده از خونه خارج میشه .
بین راه حنا دختری در مزرعه رو میبینه .
شنل قرمزی : حنا کجا میری ؟؟؟
حنا : وقت آرایشگاه دارم . امشب یوگی و دوستان پارتی دعوتم کردن .
شنل قرمزی: ای نا کس حالا تنها میپری دیگه !!
حنا : تو پارتی قبلی که بچه های مدرسه آلپ گرفته بودن امل بازی در آوردی .
بهت گفتن شب بمون گفتی مامانم نگران میشه . بچه ها شاکی شدن دعوتت
نکردن .
شنل قرمزی: حتما اون دختره ایکبری سیندرلا هم هست ؟؟؟
حنا : آره با لوک خوشانس میان .
شنل قرمزی: برو دختره ...........................................
( به علت به کار بردن الفاظ رکیک غیر قابل پخش بود )
شنل قرمزی یه تک آف میکنه و به راهش ادامه میده .
پشت چراغ قرمز چشمش به نل می خوره !!!!!
ماشینا جلوش نگه میداشتن اما به توافق نمی رسیدن و می رفتن .
میره جلو سوارش میکنه .
شنل قرمزی : تو که دختر خوبی بودی نل !!!!!
نل : ای خواهر . دست رو دلم نذار که خونه .
با اون مرتیکه ...... راه افتادیم دنبال ننه فلان فلان شدمون .
شنل قرمزی: اون که هاج زنبور عسل بود .
نل : حالا گیر نده . وسط راه بابا مون چشمش خورد به مادر پرین رفت گرفتش .
این دختره پرین هم با ما نساخت ما رو از خونه انداختن بیرون .
زندگی هم که خرج داره . نمیشه گشنه موند .
شنل قرمزی : نگاه کن اون رابین هود نیست ؟؟؟؟ کیف اون زن رو قاپید .
نل : آره خودشه . مگه خبر نداشتی ؟ چند ساله زده تو کاره کیف قاپی .
جان کوچولو و بقیه بچه ها هم قالپاق و ضبط بلند میکنن .
شنل قرمزی : عجب !!!!!!!!!!!!!!
نل : اون دوتا رو هم ببین پت و مت هستن . سر چها راه دارن شیشه ماشین پاک
می کنن .
دخترک کبریت فروش هم چهار راه پائینی داره آدامس میفروشه .
شنل قرمزی : چرا بچه ها به این حال و روز افتادن ؟؟؟؟
نل : به خودت نگاه نکن . مادرت رفت زن آقای پتیول شد .
بچه مایه دار شدی . بقیه همه بد بخت شدن .
بچه های این دوره و زمونه نمی فهمن کارتون چیه .
شخصیتهای محبوبشون شدن دیجیمون ها دیگه با حنا و نل و یوگی و خانواده دکتر ارنست حال نمی کنن .

 




ادامه مطلب

[ جمعه 90/6/4 ] [ 2:9 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

عشقهای قرن بیست و یک

دوباره شب شد و من بیقرارم
کانکت کن زود بیا در انتظارم
بیا من آمدم پای مسنجر
شدم محسور از آوای مسنجر
بیا هارد دلت را ما ببینیم
گلی از گنج هوم پیجت بچینیم
بیا ایکن نمای بی نشانم
که من جز آدرس میلت ندارم
بیا فرهاد باز بی تو غش کرد
و حتی هارد دیسکم هم کش کرد
بیا ای عشق دات کام عزیزم
به پای تو دبلیوها بریزم
مرا در انتظار خویش مگذار
و یا ز اندازه آن بیش مگذار
بیا ای حاصل سرچ جهانی
بیا اجرا کن آن فایل نهانی
بیا در دل تو را کم دارم امشب
حدودا"" صد مگی غم دارم امشب
اگر آیی دعایت مینمایم
دعا تا بی نهایت مینمایم
اگر آیی دعای من همین است
و یا نقل به مضمونش چنین است
مبادا لحظه ای دی سی شوی یار
جدای از آن پی سی شوی یار
مبادا نام ما را پاک سازی
و کاخ آرزو ها را خاک سازی
بمان تا جاودان اندر دل من
بمان تا حل شود هر مشکل من

 




ادامه مطلب

[ جمعه 90/6/4 ] [ 2:8 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]