لطیفه
یه دهاتی عروس تهرانی می گیره ،
تو عروسی تهرانیا می گن: سبدسبد گل یاس،عروس ما چه زیباست
انها برای اینکه کم نیارن میگن: گونی گونی پشگل،عباسعلی خوشگل
=========================
زن و شوهری داشتن با هم دعوا میکردند، شوهر میگه: من فقط به خاطر اینکه بابات پولدار بود باهات ازدواج کردم.
زنه میگه: باز تو یه دلیلی داشتی، من بدبخت چی؟
=========================
پسره می ره خواستگاری، پدر دختر سوال می کنه : شغلت چیه؟
پسره جواب می ده: بیکار، اما تو خوشه سوم ام دهک اول!
==============
همسر یک تاجر به شوهرش میگه: هر وقت تو میری سفر من عصبی میشم.
شوهرش میگه: غصه نخور عزیزم، من خیلی زودتر از آنی که تو فکر میکنی برمیگردم.
زنه میگه: خوب همین عصبی ام میکنه دیگه
ادامه مطلب
[ سه شنبه 90/7/26 ] [ 12:19 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]