آن دو سرانجام به هم رسیدند
آن دو سرانجام به هم رسیدند
آگنس ازدواج کرد و صاحب 13 تا بچه شد… وقتی که شوهرش فوت کرد، آگنس
دوباره ازدواج کرد و صاحب 7 تا بچهی دیگه شد…
اما دوباره شوهرش فوت کرد… ولی آگنس دوباره ازدواج کرد و این بار صاحب 5 تا بچهی دیگه شد…
افسوس و صد افسوس…
آگنس، این شیرزن پر کار… سرانجام دار فانی را وداع گفت…
بر بالای سر تابوت، کشیش برای آگنس طلب مغفرت و مرحمت کرد و گفت:
"خداوندا… آن دو سرانجام به هم رسیدند…"
در همین حال یکی از حاضرین در مراسم خاکسپاری به سمت بغل دستیش
خم میشه و آروم ازش میپرسه:
"فکر میکنی منظور کشیش، شوهر اولش باشه؟ یا شوهر دومش؟ یا شوهر
سومش؟"
بغل دستی جواب میده: "فکر کنم منظورش پاهاش
ادامه مطلب
[ یکشنبه 90/4/19 ] [ 4:38 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]