اس ام اس های عاشقانه
دل من بی تو غریبه ، توی این شهر فریبه
***
نمی دانم چرا ، کجا ، تا کی ، برای چه ، ولی رفتی بی آنکه به فکر غربت چشمان من باشی
***
کاش سه چیز در دنیا وجود نداشت ، عشق ، غرور و دروغ تا کسی برای عشق از روی غرور دروغ نگوید
***
ز خانه بیرون می زنم اما کجا امشب
شاید تو می خواهی مرا در کوچه ها امشب
پشت ستون سایه ها روی درخت شب
می جویم اما نیستی در هیچ جا امشب
***
من برای سالها مینویسم…سالها بعد که چشمانت عاشق میشوند
افسوس که قصه ی مادر بزرگ راست بود دوستان من
همیشه یکی بود یکی نبود...
***
عجب بارشی بود بر جان من
که چون رودی از عشق جریان گرفت
هوای تو بود و خیال تو بود
که دست مرا در خیابان گرفت
***
و من برگ بودم که طوفان گرفت
و دیدم که این قصه پایان گرفت
بهار تو آمد به دیدار من
و آخر مرا از زمستان گرفت
***
نظر یادتون نره
ادامه مطلب
[ دوشنبه 90/6/14 ] [ 3:24 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]
