از باغی میگذری
درخت تنومند است: خوب که چی؟بگذار تنومند باشد، تو یک درخت نیستی!
درختان دیگری هم هستند که چندان تنومند و بزرگ نیستند،ولی هیچکدام از عقد? حقارت رنجنمیبرند.
من هرگز با درختی برخورد نکردهام که از عقد? حقارت یا از عقد? خودبزرگبینی در رنج باشد.
حتی بلندترین درختان هم از عقد? خودبزرگبینی رنج نمیبرند، زیرا مقایسه وجود ندارد.
انسان مقایسه را خلق میکند،آنوقت دو نتیجه وجود دارد: گاهی احساس برتری میکنی
و گاهی احساس حقیر بودن! و امکان احساس حقیر بودن بیش از احساس برتری استزیرا میلیونها انسان وجود دارند .
یکی از تو زیباتر است، دیگری از تو بلندقدتر.یکی از تو قویتر استو دیگری به نظر هوشمندتر از تو میرسد.
یکی بیشتر از تو علم آموخته،یکی موفقتر است، یکی مشهورتر، یکی چنان است و دیگری چنین.
اگر به مقایسه ادامه بدهی،میلیونها انسان برای مقایسه وجود دارد.
عقد? حـــــــقارت بزرگی گردآوری میکنی. ولی اینها واقعاً وجود ندارد، ساخته خودت است.
ادامه مطلب