عشق شکست خورده
این پستو میذارم واسه عاشقایی که عشقشون پاکه و بهشون خیانت شده. عاشقایی که هیچی نمیخوان جز خوشبختی عشقشون حتی اگه باهاشون نمونه. شما اگه واقعا عاشق یکی هستید نمیتونید مستقیما تو چشماش نگاه کنید و حرفایی که به دوستتون میگیدو به عشقتون بگید. این یعنی شعر زیر که حتی روش نمیشه به عشقش "تو" بگه. من از این نجابت خیلی خوشم میاد. کاش به جای عشقای جنگولکی یه خورده این دختر، پسرای اجق وجق حیا داشتن و نجیب بودن. عشق رو نباید داد زد، عشق باید مکتوم بمونه تا عشقت خودش از طرز نگاه و کارات بفمه عشقتو. خداحافظ... راستی با احساس و شمرده شمرده بخونیدش!!!
یادمه اولین روز گونه هامو تر کردید...
وقتی دیدید دیوونم، حرفامو باور کردید...
خیالتون راحت شد که بی شما می میرم...
محبتو از اون وقت کمتر و کمتر کردید...
گفته بودید با منید حتی اگه نباشم...
کلاغ خبر میاورد شبو با کی سر کردید...
شما دوسم نداشتید، از چشماتون میبارید...
نمیدونم شعرامو واسه چی از بر کردید؟
از هر جا میگذشتید، گل به پاتون میریختم...
شما به جاش تو قلبم هزار تا خنجر کردید...
عزیز بودید فراوون، زجرم دادید چه آسون...
وجودتونو با زجر، بازم عزیزتر کردید...
به یادتون نمونده تو اون غروب پاییز؟؟؟
پیش هزارتا شاهد دستم انگشتر کردید...
چه روزایی که شونه م پناه اشکاتون شد...
رو زانوهای خسته م، خستگی رو در کردید...
انگار خوشی نمی خواست من مزه شو بفهمم...
یه روز که گل میدادم، نداده پرپر کردید...
چیزی نبود تا اون روز، آروم بودیم و خوش بخت...
تمام اینکارو اونروز آخر کردید...
پس نذرامون چی مشه؟ حتما بیادتون نیست...
واسه ضریح آقا نذر کبوتر کردید!!!
حق باشماست من کجا؟ و شما کجا؟ و تقدیر؟
میوه خوشبختی رو همیشه نوبر کردید...
من که چیزی نگفتم که دلتون گرفته...
این اولین باره که شما با من قهر کردید...
همون کلاغه میگفت یه جا شمارو دیده...
انگشترو تو دست یه کس بهتر کردید...
من که پسش ندادم، دادم به همسایتون...
گفتم دیگه درست نیست، شما مارو "پر" کردید...
یه چیزی می نویسم خدا منو ببخشه...
اگه یه وقت بهم خورد منتظرم برگردید!!!
ادامه مطلب