انواع برخورد بین دختر و پسر

1-برخوردهای مبتنی بر شناخت و احترام
یا به عبارتی رفتار بچه مثبت وارانه!! در اینگونه برخوردها طرفین کمی تا قسمتی عاقلند، فهم دارند، شعور دارند و الکی قوه خیال خود را به کار نمی برند. از پدر و مادرشان اصول محرم و نامحرم را یاد گرفته اند. راحت! مثل آدم زندگی شان را می کنند. سلام علیکشان را دارند، سر وقت هم پدر و مادرشان برایشان آستین بالا می زنند که تا دم در نیاوده اند سر و سامان بگیرند! و در کل آدمهای خوشحالی هستند .


2-برخوردهای مبتنی بر شرم افراطی

آدم های دختر و پسر ندیده فول فابریک، بعضا دچار این نوع برخورد می شوند. سرخ و سفید می شوند و عرق میریزند. ضربان قلبشان بالا میرود و احتمالا شاهد بعضی علائم فیزیولوژیکی... (گلاب به رو، دبگر بقیه اش را نمی گویم) می شوند .
همین جا لازم است اشاره ای به مساله ماخوذ به حیا بودن بشود. از قدیم ندیم ها گفته اند که حیا خوب است ولی خجالتی بودن نه! یعنی چه؟ یعنی اینکه فرد باحیا با اراده خودش کاری را انجام نمی دهد و در حالت خونسردی، آرامش و هوشیاری است؛ ولی آدم خجالتی، بدبخت ننه مرده، اگر بخواهد هم توانایی انجام آن کار را ندارد .

فکر نکنید خیلی خوب... پس خوب است که بچه مان خجالتی باشدها! نه اصلا! چون گاهی شاهد رفتارهای متناقض از افراد فوق العاده خجالتی بوده ایم. یعنی طرف موقع حرف زدن یک دقیقه نمی تواند به چشمانت نگاه کند ولی با صد نفر تلفنی، دوستی خارج از محدوده دارد .


3-برخورد دستپاچه و هیجان زده

به علت عدم شناخت از نحوه قضاوت دیگران، باعث بوجود آمدن برخورد هیجان زده می شود. یعنی چه می شود؟! الان می گویم... یعنی دخترک یا پسرک طرف مقابلش را که می بیند یوهویی گمان می کند که ایشان یک دل نه صد دل عاسخ! او شده است که فلان لبخند را زده یا فلان کلمه را استفاده کرده است. هم اینها زیر سر نداشتن شناخت صحیح از جنس مخالف ست
نتیجه اخلاقی: آقاجان؛ نوجوانان و جوانان باید مورد محبت قرار بگیرند تا اینطوری تشنه محبت نباشند که وقتی کسی گفت دوستت دارم سر از پا نشناخته همچین اختیار دل از کف بدهد .


4-برخورد خشک و محدود

بعضی ها از آن طرف پشت بام افتاده اند. یعنی در مقابل جنس مخالف، آنقدر کج خلقی و اخم و خشانت! به خرج می دهند که نگو و نپرس. همچین رفتار می کنند که انگار دشمن خونی خود را دیده اند. این خودش باعث ایجاد عکس العمل سرد از اطرافیان می شود و فرد خشن و خیلی قشنگ، با خودش فکر می کند که این عمل! آنان است نه عکس العمل و باعث جیرینگ شکستن قلب یخ بسته و لطمه دیدن روح گل سرخی اش می شود .


5-برخورد مبتنی بر پرخاشگری

این افراد محبت صادقانه و عارفانه و بی شائبه و غیره و ذالکانه خود را به شکل پرتاب سنگ و پاشیدن اسید و داد و فریاد و نیش و کنایه به طرف مقابلشان نشان می دهند. اینها کسانی هستند که به پختگی اجتماعی در رفتار خود نرسیده اند. کلا یک چیزیشان می شود که این رفتار ازشان ساطع می شود؛ وگرنه آدم سالم که این جوری نیست .


6-برخورد راحت ار نوع روشنفکری

این افراد غالبا وقتی در مقابل جنس مخالف قرار می گیرند، با نگاه ممتد به طرف مقابل، حرفهای بی سر و ته، گاه شوخیهای بی مورد و البته با این شعار که او هم یک انسان است، می خواهد بگویند که هیچ احساس خاصی نسبت به طرف مقابل ندارند. ولی خدا می داند که داخلشان چه خبر است. این جماعت سعی می کنند به هر نحو ممکنه با عادی جلوه دادن رفتار خود، به جنس مخالف (که صد البته یک انسان است!) هر روز بیشتر از دیروز نزدیک شده و روابط حسنه ای را با او برقرار سازند و بعد از آن دیگر چه شود .



ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:40 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

آموزش مخ زنی تحت لیسانس

                           چگونه سره حرف را با کسی باز کنیم! مخصوصا دخترها
 
این طور که بوش میاد خیلی هاتون با سر صحبت رو باز کردن بادخترها مشکل دارید.

همون کارو بکنید که اگر طرف پسر بود می کردید . فکر کنمکه در مورد پسرها هم مشکل دارید.

. . .
خوب این هم راه حل

برای اینکه شروع به صحبت با کسی کنید سه راه وجود داره:

 1.در مورد یه چیزی سوال بپرسید.

مثلا: توی یک نمایشگاه هستید - چه فکر می کنید راجع به این اثر؟

2.راجع به یه چیزی نظرتون رو بیانکنید.

مثلا: توی صفحه سینما هستید - عجب صفحه طولانی ای، هیچ فکر نمی کردمفلان فیلم انقدر طرفدار داشته باشه.

3.یک حقیقتی رو بیان کنید.

مثلا: اتوبوس دیر کرده یا چقدر امروز سرده.

موضوع هر یک از این سه مورد بسته بهشرایطی که درش هستید فرق می کنه. ولی تا اونجا میتونید موضوعاتی رو انتخاب کنید کهدر طرف مقابل ایجاد علاقه کنه.

تذکر: درسته که شما باحال ترین و با نمک ترینو خوشتیپ ترین آدم هستید و خلاصه خیلی کارتون درته. ولی لطفا سعی کنید سوژه ی صحبتراجع به خودتون نباشه. باور کنید آدم های غریبه اونقدر که شما به خودتون علاقهمندید به شما علاقه مند نیستند. ولی نکته ی جالب اینجاست که اونها هم به همیناندازه به خودشون علاقه مندند.
نتیجه گیریه علمی این که اگرسوژه ی صحبت به نحویبه اونها ارتباط پیدا کنه شانس موفقیت بیشتری دارید.

همونطور که در بالا میبینید بدترین نوع شروع بیان کردن یک حقیقته مثله این که هوا سرد شده امروز. دوتایدیگه هر دو خوبن. اگر از سوال کردن استفاده می کنید سعی کنید هی پشته سره همسوالهایی که جواب کوتاه می خوان نپرسید که تبدیل به بازپرس می شید. سوال های چرا وچطور بپرسید که پاسخ های بلند نیاز دارن.

حقیقته نه چندان شیرین:

ازهمه ی آدم هایی که سعی می کنید سره حرفو باهاشون باز کنید 20 درصد محلتون نخواهندداد. این طبیعیه. ناراحت نشید و خودتونو نبازید. مخصوصا اگر آنقدر بد شانس بودید کهاز صد تا آدمی می خواید برین سراغشون بیست های اولشون از این گروه  ... باشن. به 80نفر بعدی فکر کنید.

شجاع باشین.

می خواستین با طرف حرف بزنیدتحویلتون نگرفته. آسمون که به زمین نیومده . . در این مواقع به خودتونبگید

این نشد نفر بعدی!

خیلی خب، برای مشتاقان علم شیرین دختر بازیبریم سراغ مطالبه جدید:

مقاله آموزشی تحت لیسانس:

در برخوردهاول:

توصیه اساسی: اصلا فکر نکنید که هر چرندی که بقیه هم می گن شما همبگید. نرید بگید خانم چند دقیقه می تونم وقتتون رو بگیرم و این حرف ها . این مالهکساییه که این تا اینجا رو خوندن. شما عزیزای من به شرطه این که نکته ی دفعه قبل رورعایت کنید و شخصیت قوی ای از خودتون نشون بدید تقریبا با هر چیزی می تونید سرهحرفو باز کنید.

چند تا پیشنهاد: سوال کنید! راجع به هر چیزی که می خواید. بعد از اونجای کار یک چیزی توی حرفاش یا رفتارش پیدا کنید و باهاش شوخی کنید و همینطور ادامه بدید.

راجع به کس دیگه حرف بزنید. مثلا توی یه مهمونی بغله یهدختر نازنازی نشستید فکر می کنید که چی بگید؟! می تونید یه بدبختی رو پیدا کنید وراجع به این وای عجب *** گنده ای داره یا این که چقدر بد لباس پوشیده یا هر چیزدیگه ای با دختره حرف بزنید.

توی خیابون می تونید بگید که خیلی دلتون میخواد باهاش آشنا شید ولی وقت ندارید، ازش شماره بخواید یا بهش شمارهبدید.

توصیه مهم: هر کاری می کنید خیلی طولانیش نکنید و زود تمومش کنید. دربرخورد اول نباید کار به اونجا بکشه که حرف کم بیارید یا به مزخرف گفتن بیفتیدکوتاه و مختصر و مفید باشید.

مثال: فرض کنید توی یک مهمونی یک دخترو میبینید و به هر روشی که دلتون می خواد باهاش سره حرفو باز می کنید. بعد از یک خوردهحرف زدن و حتی اگر فرصتش بود مسخره کردنش (مثال در مثال: دارید حرف می زنید متوجهمی شید که پاهاش یه خورده بزرگه، زود بگید وای تو کفش چه جوری گیر میاری با اینپاهای بزرگ! البته این کارو فقط با دخترهای خوشگل بکنید که اعتماد به نفس زیادیدارن) بعد از اینها بگید که شما باید برگردید برید پیشه دوستاتون. (حرف زدن با شماخیلی مهمه و مفت نیست) یا هر بهانه ی دیگه که دوست دارید و واقعا بلند شید که برید. یک قدم که برداشتید می تونید برگردید بگید راستی شماره من اینه یا شمارتو برامبنویس و کاغذ آماده بهش بدبد ( عمله انجام شده قرارش بدید ) و بگید که به نظرتون میتونه مصاحبه خوبی باشه و شاید بتونید که گاه یه گپی با هم بزنید.

یادتونباشه به هیچ عنوان حرف از این که آیا دوست پسر داره یا این ها نزنید. شما می خوایدباهاش دوسته عادی باشید!!!

اگی گفتید وقتتونو بگیرمو و به تته پته افتادیدفاتحه ی کار خوندس و حالیش کنید که تحفه ای هم نیست.

نتیجه گیری

رئیسشمایید و شما هستید که تصمیم می گیرید که آنقدر دختر باحالی هست که باهاش دوست شیدیا نه.



چگونه یک دختر را به سوی خود جذب کنید!

البته خودبه خود جذب میشن حالا محض احتیاط بخونید

با روش هایی که بهتون می گم میتونید یک شخصیت با مزه خلق کنید و در عین خنده دار بودن جذاب همباشید:

1.تا می تونید در موردمسائل مختلف مربوط به دختر زیاده روی کنید. مثلا یه دختری بهتون می گه وای چقدرموهام   بدشده امشب (داره ناز می کنه که شما بگید نه خیلی هم قشنگه)! و شما هم میگید : من نمی خواستم بروت بیارم ولی آره خیلی بد شده. همونجا احتمالا دختره می خندهو یک وشگونی ازتون می گیره و شما هم می تونید اینو براش دیگه تا آخره اون شب داستانکنید و همش بگید وای همه دارن موهاتو نگاه می کنن! حالا چیکار کنیم و یا مثلا منخجالت می کشم با این موها با تو راه برم و...

2.تا اونجا که می تونید سعی کنید متهمش کنیدمی خواد شما رو بلند کنه! دختر . مثلا اگه گفت دیگه دیره و من باید برم خونه بگیدولی من باهات نمیام و اون می گه نه گفتم من می خوام برم خونه و شما هم که انگارکرید می گید ای بابا ما هنوز همدیگرو درست نمیشناسیم و تو می خوای منو ببری خونت. عجب دور و زمونه ای شده ها و...


3.زیادی لبخند نزنید و به جوکهای خودتوننخندید.

4.مسایل مختلف رو با هممربوط کنید به طرزی با مزه. مثلا اگر یه دختره چاق وارد یه کافی شاپ میشه که شمانشستید شد و با** بزرگی داشت بگید اه ، جنیفر لوپز اینجا چیکار می کنه یا...

5.احساساتشو لطیف مسخرهکنید! مثلا: می گه وای واقعا از این که مردم بغل دستم سیگار بکشن متنفرم! بگید: حالا واقعا نسبت به این کار چه احساسی داری؟

این ها رو با جوک ها و تیکه هایبا مزه تون قاطی کنید، حتما نتیجه می ده




ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:39 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

آموزش مخ زنی و روانشناسی و پاسخ به سوال های شما...‍‍.......

                                                  
هردری هم که تو مخ طرف وجود داره کلید مخصوص خودش رو داره که شما باید اون

کلید رو پیدا کنید  تا ازاون در رد بشید

بنابراین باید بدونید که برای باز کردن هر کدوم از دربهای مخ طرف باید دو مرحله رو طی

 کنید

1-     شناختن درب مخ وکلید اون 

2-     باز کردن  اون در با کلید خودش

این دو مرحله در هنگام حرکت شما به سمت موقعیت تاثیر گذاری  باید مداوم و یکی  پس ازدیگری اجرا بشه

این دوتا مثل دو پای شما در حرکت می باشند که باید یکی پس از دیگری جابجا بشن

ببینیدهک کردن ممخ کسی که میشناسید اونو با هک کردن مخ کسی که اونو نمیشناسید

کاملا متفاوته چون کسی رو که میشناسید در واقع نصفه راه رو طی کردید اما کسی رو که

 نمی شناسید

اول باید به شناختش برسید یعنی با مغز –ورودیها ودربها ومراکز کنترلش آشنایی دارید

فقط کافیه کلید هر کدوم رو در برخوردتون با اون مورد استفاده قرار بدید.

از اون جهت که می خواهیم بتونیم مخ همه رو هک کنیم من  روش کلی مخ زنی رو میگم

شما در مورد کسانی که می شناسیدشون خوب مراحل اضافی رو طی نمی کنید یعنی

اقدامات لاز مبرای شناخت طرف رو دیگه بکار نمی برید البته دونستن این نکته هم مهمه

که خیلی از ما فکر میکنیم که مردمرو خوب میشناسیم اما در واقع اینطور نیست خیلی از

ماها حتی مادرخودمون رو هم نمی شناسیم و نمی دونیم که چطور میشه مخشو کنترل کرد

 چون شنات درستی از اون نداریم

مرحله اول مخ زنی یعنی پیدا کردن شناخت صحیح از طرف مقابل

من در این وبلاگ ودرسهای مختلفش حتما روشهای شناخت دیگران رو تو ضیح خواهم داد

 چون شناخت صحیح هم خودش فلسفه بزرگی داره وروانشناسی شناختن افراد  داستانی

جذاب وآموختنی است

ولی حالا از روشهای کلی وعمومی میگم که چطور میشه دربهای مغز طرف رو شناخت

ومخ زنیرو شروع کرد بعدها از روشهای پیشرفته وعلمی اون که گفتم بهتون این کار رو

ادامه میدیم

 حالا می خواهیم مخ زنی رو روی فردی که هیچ شناختی از اون نداریم آغاز

گام اول رو برای شناختن طرف مقابل بردارید

اول سعی کنید بدون اینکه نظر طرف مقابل رو بخودتون جلب کنید اونو زیر نظر بگیرید

وتا میتونید راجع به اون اطلاعات جمع کنید

به جواب این سوالها فکر کنید

1-     آیا شخص رو تا حالا دیده اید؟ اگه جواب مثبته بگید که قیافش چه شکلیه ؟ بینیش چه

 شکلیه؟چشماش؟ دهنش؟ ایا به خودش میرسه یانه ( یعنی آرایش داره یا به ظاهرش کم

توجهه؟)آیا  ظاهرش  به سن وسالش میاد یا خیر؟ آیا آرایش موهاش مناسب سنش هست یا

نیست؟از اون چیزی که باید باشه پیرتره یا جوونتر ؟صورتش شاده یا ناراحت؟  بشاشه یا

خشن؟ هیکلش چجوریه؟ خوشگله یا زشت؟  تیپش چطوره ؟

2-     آیا صداشو شنیدید؟ صداش خوبه یا بد؟ محکم حرف میزنه یاشل ؟ بم یا زیر؟ تند

حرف

 میزنه یا آهسته ؟ لحن حرف زدنش معمولا چطوریه؟آیا لهجه خاصی تو حرف زدنش داره

 یانه؟ آیا حرف خاصی رو با تاکید میگه یا خیر؟ موقع حرف زدن کلماتی رو که میگه چقدر

روی اونها توجه میکنه ؟ مودبه یا بی ادب؟ معمولا بلند حرف میزنه یا یواش ؟ خشک

حرف

میزنه یا با احساس ؟موقع حرف زدن صدای یکنواختی  داره یا صداش در حین صحبت

کردن بالا وپایین میشه؟ حروف رو چطور تلفظ میکنه؟

 ببنیند دوستان من دو مورد ساده رو برای شما گفتم اول مربوط به موردی بود که ما فقط

ظاهر طرفو شاید حتی از روی عکس دیدیم ودوم مربوط به شخصی بود که ما فقط صداشو شنیده ایم

اگر رابطه از اینهایی که من گفتم گسترده تر باشه خوب شناخت هم گسترده تره مثلا اگر

 شما کسی رو هنگام حرف زدن دیدید و یا در هنگام راه رفتن اون دیدید خوب شناخت

خیلی وسیعتره مثلا میتونید این سوالارو هم به سوالهای قبلی اضافه کنید که آیا هنگام

حرف زدن شخص دست هاشو تکون میده ؟ آیا میمیک صورتش با حرف زدنش هماهنگه؟

 آیا اجزای صورتش تو حرف زدن زیاد تکون میخوره وقتی حرف میزنه چشماش چجور

حرکتی داره به کدوم سمت متمایل میشه؟ یا مثلا وقت راه رفتن آیا تمام بدنش هماهنگ

حرکت میکنن؟ کدوم قسمت بدنش جلوتر از بقیه اجزاشه ؟ آیا حرکت دستاش موقع راه

رفتن زیاده یا کم؟ به کجا نگاه میکنه وقتی راه میره

آیا عادت دارهبا چیزی هم وربره مثل یک دسته کلید؟

خوب این همه سوال میشه فقط از چند برخورد چند ثانیه ای یک فرد بدست آورد ولی

جواب هرکدوم ازاین سوالات شناخت بسیاری رو برای شماایجاد میکنه

در جلسات بعد میبیند که از روی کوچکترین حرکات میشه به شناخت مسایله مختلفی از

طرف بدست آورد مثلا ازروی حرکات چشم طرف مقابل میشه فهمید طرف داره دروغ میگه یا نه؟

(دوستانی هم پرسیده بودن که اگه رابطه خیلی محدود باشه چطور میشه مخ طرف رو زد

 مثلا

وقتی داریم با کسی چت میکنیم که نه اون رو میشناسیم ونه صداشو می شنویم نه قیافشو

 دیدیم

 ونهمیدونیم حرفهایی که میزنه راسته یادروغ چطور میتونیم مخشو بزنیم

در جواب این دوستان باید بگم عزیزان من شناخت هر کس باعث میشه که ما تصمیم

بگیریم که

 مخشو بزنیم اگه شناخت نباشه چه هدفی داریم که میخواهیم مخ اونو بزنیم مثلا وقتی نمی

 دونیم طرفی که داریم باهاش حرف میزنیم کیه؟ چیه؟ چکارس؟ خوب چه هدفی میتونیم

بذاریم که مخشو کار بگیریم؟ یعنی زدن مخ اون اصولا برای ما فایده ای نداره این حرفو

چند روز پیش یک نفر به خودم میگفت که تو چطور آموزش مخ زنی میدی ولی  مخ منو

نزدی بهش گفتم آخه عزیزم تو چه چیزی داری که من باید بخاطرش مخ تو رو بزنم چه

خاصیتی برام داریم؟ چه نیازی من به زدن مخ تو دارم ؟ زدن مخ تو برای من چه فایده ای

داره؟ بهش کفتم اون کسی که باید مخ بزنه تویی که منو میشناسی ومیدونی که برات می

تونم مفید باشم حالا باید سعی کنی مخمو بزنی ولی هر چی فکر میکنم دلیلی پیدا نمیشه که

 من بخوام وقت بذارم ومخ تو رو بزنم شماهم اگه فکر کنید میبینید که شما موظف به زدن

 تماممخهای دنیا ندارید مخهایی رو لازم درید بزنید کهازشون شناختی د ارید و میدونید که

زدن مخ طرف فایده ای داره همین شناخت میتونه برای شما مفید باشه واز طریق همون

بیایید ومخ طرفو کار بگیرید به هرحال مخ زنی یک سیستمه که باید با دقت وظرافت انجام

 بشه تازمانی که هدفتون مشخص نشده ودلیل کافی برای مخ زدنی ندارید اقدام کردن به

 اینکارعبث وبیهودس

پس فهمیدید که شناختن طرف مقابل با زیر ذره بین قرار دادن اون شروع میشه و شما باید

 تا میتونید راجع به اون اطلاعات کسب کنید از راهای مختلف به جمع آوری اطلاعات دست

 بزنید اینکار باید بدون متوجه شدن طرفتون انجام بشه شما ازروی همین اطلاعات کم

میتونید خیلی چیزها از طرفتون پیدا کنیدو دربها و قفلهای مغزشو پیدا کنید جلسه بعد با هم

 راجع به پیدا کردن شناخت عمیق از طرف ،جوری که بتونیم رفتارهاشو پیش بینی کنیم و

به نقطه تاثیر گذاری برسیم وبه عبارتی مخشو هک کنیم صحبت میکنیم بعد از اون هم

بهباز کردن این قفلها میرسیم وکلیدهای اون  قفلهارو بهتون میگم تا بفهمید که چه کار

ساده و باحالیه وچه لذتی داره وقتی که وارد مخ یه نفر میشید ومی تونید مخشو انگولک

کنید و کنترلشو بدست بگیرید تا اینجا فهمیدید که اولین گام برای مخ زنی پیدا کردن شناخت

 از طرف مقابله  تا جلسه بعد حتما این فن رو یاد بگیرید که چطور کسی رو زیر ذره بین

قرار بدید وبه جزئی ترین مسائلش توجه کنید تا بتونید ازیک سلام دادن تو چت روم کمی

شخص رو بشناسید وبا یک دیالوگ کوتاه بتونید زندگی نامه طرف رو حدث بزنید جلسه

بعد بهتون میگم ازاین جزئیات که بی توجه از کنارش رد میشیم چطور میشه خیلی چیزها

از اون فهمید شما هم هر سوالی دارید حتما پیام بدید تا بدونم که چه چیزی رو باید بیشتر

توضیح بدم اگر از مطالب این وبلاگ استفاده میکنید پیام بدید تا آماری از شما دوستانی که

دارید درسارو پیگیری می کنید داشته باشم بعدا به درد خودتون میخوره    




ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:37 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

روش های دختر بازی و مخ زدن

                          
 

مواد لازم:

?.مو های دکس زده  و مدل های عجیب غریب    ? . شلوار ساده (البته نه گالشی)  دمپا ر یش ر یش ... تا زدن از مد افتاد ... ?. تیشرت اندامی ?. مبایل خط تهران (خط رند باشه کلاسش بیشتره )      ?. عینک دودی (1 عدد )      ?. داشتن دوست های زیاد (پسر)? . کارت های پشت سفید (واسه شماره & آیدی )     ? . داشتن یه زبون دراز و رو زیاد

روش زدن مخ :

با دوستانتون قرار می زارین سر خیابون بهد از سلام الیک کردن می رین خیابون متر می کنین در همین حال چشم هاتون به همه جا باشه تا یه سو جه  عالی گیرتون بیاد بعداز پیدا شدن میرین دنبالش چند تا از اون حرف های باحال بزنین به طرف تا بخنده بعدش مشغول صحبت با دوستتون بشین بهش بگین میای برین کافی شاپ اون تو جواب میگه باشه ولی کجا تو می گی همون جلویی دوستت میگه نه تنهایی فاز نمیده به دوستت بگو راستی ( ماکان) شماره منو داری اون میگه نه (علی) بهش میگی پس میگم حفظ کن شماره رو چند بار تکرار میکنی (اگه مبایل داری صفر اولش رو نگو کلاسش بیشتره) بعد بگو حفظ کردی اون میگه اره تو بگو من نوشته دارم می خواهی بهت بدم یه سبقت از سوجه میگیرین و شماره رو از پشت بهش میدین و میرین دنبال یه سوجه دیگه ............

روش دوم زدن مخ :

زنگ آخر مدرسه رو  با دوستات دودره میکنین میایین خونه میگین معلم نداشتیم لباس خوشکلاتون رو بپوشین موهاتون رو دکس بزنین و مدل های عجیب غریب بزنین (همه تو کف موهاتون بمونن) بعدش بیایین روبه روی مدرسه دخترونه وایسین (مثلا همین مدرسه فرزانگان شهر ما) البته دبیرسان ( یه موقع فکر نکنین من از این کارا میکنم من حتی gf هم ندارم ) بعد از تعطیل شدنشون برین جلوشون مانور برین به موهاتون بنازین هیچ کسیو تحویل نگیرین با کلاس باشین ولی مواظب مامور شخصی ها باشین بعدش از یه نفر که خوشتون اومد روش کلید کنین و باهاش برین cn (کافی نت) باهاش صحبت کنین و بین حرف هاتون شماره ردو بدل کنین ... یا بیفتین دنبالش ( بدون اینکه دوستاش بفهمن ) چون واسه خودتون بد میشه ( دختر هارو که می شناسین سریع حرف در میارن واسه همین هیچ کسی باهاتون دوست نمیشه ( سر من هم ابن بلا اومده ولی نمی خواستم با کسی دوست بشم ) بهتون میگن شاسگول .... اوبی .. سوسول ...و ...) باهاش حرف بزنین بگین میایی فلان جا می خوام با هات صحبت کنم یا قبول میکنه یا نمی کنه اگه قبول نکرد آمارشو بگیرین ببینین کلاس های دیگه ای هم میره مثل زبان خارجه (مثلا همین شکوه شهر ما همه میرن اونجا خیلی با حاله  ) اگه می ره اون موقع برین دنبالش باهاش حرف بزنین ..............

طریقه حرف زدن :

بهش بگین سلام زیاد کلاس نذارین آخه دختر ها از زیاد کلاس گذاشتن خوششون نمیاد جواد بازی هم در نیارین اون میگه الیک سلام کاری داشتین تو میمونی چی بگی خوب می گی من خیلی وقت شما رو دیدم ازتون خوشم اومده اون می گه اومده که اومده به من چه شما میگین نمی دونم باید چه جوری بهتون بگم آخه اولین بارمه دارم با یه دختر حرف میزنم اون یه هو تو دلش می خنده شما می گین می دونم یه جور دیگه فکر میکنین ولی من واقا از شما خوشم میاد میخوام بهتون پیشنهاد دوستی بدم ( یه خورده دست پاچه حرف بزنین فکر کنه تازه کارین ) اون میگه من نمی خوام با هیچ پسرس دوست بشم (دروغ میگه صد تا bf داره ) شما می گین اگه میشه با هم یه قراری بزاریم حرف بزنیم اون موقه قضاوت کنین که دوست می شین یا نه اون تو جواب میگه نه شما پا فشاری کنین اون قبول می کنه بعد از قرار گذاشتن برین سره قرار واسش مثل خودش چند تا خالی ببندین تا دلشو ببرین بعد از  صحبت هاتون اون میگه باید فکر کنم شما می گین باشه تا هر وقت بگین من صبر می کنم بعدش شمارتون رو بهش میدین از اون هم بخواهین به شما شماره بده یا میده یا نمیده امتحانش مجانیه ......

مخ زنی دو مرحله داره

1- پیداه سازی و کنترل مخ

2-درخواست محترمانه

یه توضیح راجی این مراحل بدم برای مثال شما 100% یه دوره هک گزروندین یا حداقل میدونید چیه !!!!

شما وقتی میخواهید یه سایت رو هک کنید اول باید واردش بشین ؛ واسه وارد شدن باید مراحل زیادی رو طی کنید و با اسکنرهای خاصی... (دیگه دارم وارد معقوله هک میشم) بخیال خلاصه اینکه باید کلی راه رو تست کنید تا این که کنترل سایت رو بدست بگیرید . در مرحله بعد میتونید تغییرات دلخواه رو در سایت ایجاد کنید

مخ زنی نیز به همین ترتیب میباشد که شما باید ببینید به چه طریقی میتونید روی طرف مقابلتون تاثیر بزارید

وقتی که راه ورود را پیدا کردید 50% کار رو رفتید 

یه آموزش ساده من بهتون میگم

 آیا شخص رو تا حالا دیده اید؟ اگه جواب مثبته بگید که قیافش چه شکلیه ؟ بینیش چه

 شکلیه؟چشماش؟ دهنش؟ ایا به خودش میرسه یانه ( یعنی آرایش داره یا به ظاهرش کم توجهه؟)

آیا  ظاهرش  به سن وسالش میاد یا خیر؟ آیا آرایش موهاش مناسب سنش هست یا

نیست؟از اون چیزی که باید باشه پیرتره یا جوونتر ؟صورتش شاده یا ناراحت؟  بشاشه یا

خشن؟ هیکلش چجوریه؟ خوشگله یا زشت؟  تیپش چطوره ؟ 

 آیا صداشو شنیدید؟ صداش خوبه یا بد؟ محکم حرف میزنه یاشل ؟ بم یا زیر؟ تند حرف  میزنه یا آهسته ؟

لحن حرف زدنش معمولا چطوریه؟آیا لهجه خاصی تو حرف زدنش داره یانه؟ مودبه یا بی ادب؟

  آیا حرف خاصی رو با تاکید میگه یا خیر؟ موقع حرف زدن کلماتی رو که میگه چقدر

روی اونها توجه میکنه ؟ معمولا بلند حرف میزنه یا یواش ؟ خشک حرف میزنه یا با احساس ؟

موقع حرف زدن صدای یکنواختی  داره یا صداش در حین صحبت کردن بالا وپایین میشه؟

 حروف رو چطور تلفظ میکنه؟ آیا هنگام حرف زدن شخص دست هاشو تکون میده ؟

آیا اجزای صورتش تو حرف زدن زیاد تکون میخوره وقتی حرف میزنه چشماش چجور حرکتی داره

به کدوم سمت متمایل میشه؟ یا مثلا وقت راه رفتن آیا تمام بدنش هماهنگ حرکت میکنن؟
 
آیا حرکت دستاش موقع راه رفتن زیاده یا کم؟ به کجا نگاه میکنه وقتی راه میره ؟

آیا عادت داره با چیزی هی وربره مثل یک دسته کلید؟

این جزئیات را برای مخ زدن طرف مقابل احتیاج دارید پس دقت کنید. جواب تمام این سوالات

را میشه در عرض چند دقیقه فهمید در درس بعدی خواهید فهمید این سوالات چه کمکی به شما

خوهد کرد .

مثلا از روی حرمت چشمانش میفهمید که راست میگه یا نه ؟




ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:36 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

مقدمه برای شروع کار

ما با این که اصلا واژه مخ زنی و مخ زن از کجا اومده کاری نداریم ولی برای اطلاع شما دوستان باید بگم واژه در دوره قاجار ابداع گردیده است به هر حال ما کاری با این نداریم

هر فردی تعریف خاصی از مخ زنی دارد ولی در اصل به معنی به کنترل گرفتن فرد مقابل و اجرا دستورات خود میباشد

یک مخ زن خوب کسی است که با چرب زبانی (پدر یا مادر و یا فرزندان) یا وعده های پوچ (سیاستمداران) توجه فرد مورد نظر خود را به خودش جلب کند و او را تحت کنترل قرار بدهد

و اما مخ زنی دامنه گشترده ای دارد به مثالهای زیر توجه کنید :


یک خریدار که از فروشنده تخفیف میخواد بگیره باید مخ فروشنده رو بزنه

یک فروشنده که می خواد جنسش رو به قیمت بالا بفروشه باید مخ مشتری رو بزنه


یک بچه کوچیک که کار بدی کرده باید مخ مادرشو بزنه که کتک نخوره

یک مادر که بچش کار بدی کرده باید مخ اونو بزنه که دیگه این کارو نکنه


یک پسر که دوست داره پدرش براش دوچرخه بخره باید مخ پدررو بزنه

یک پدر که پول نداره برای پسره دوچرخه بخره باید مخ پسره رو بزنه


با توجه به مثال های بالا شما اگر بخواهید در جامعه پیشرفت کنید(گلیم خودتون رو از آب بکشید)

باید امر مخ زنی را فرا بگیرید

شما نباید به این فکر کنید که مخ زنی یک کار شیادانه است بلکه در مواردی بسیار مفید واقع گردیده است

به مثالهای زیر توجه کنید :

آنتونی رابینز می تونه با نیم ساعت حرف زدن با یک آدم سیگاری جوری مخ

طرفو بزنه که طرف دیگه سیگار نکشه


یک پزشک میتونه با مخ زدن بیمار اونو از نظر روحی

آماده یک جراحی بکنه که بیمار باید روحیه بالایی داشته باشه


والدین محترم میتونن جوری مخ بچه هاشونو بزنن که بچه روزی 24 ساعت درس بخونه


یک مخ زن خوب میتونه جلوی از هم پاشیده شدن یک خانواده رو بگیره


یک مشاور مخ زن میتونه شما رو به بهترین جهات زندگی سوق بده


یک کاسب مخ زن میتونه بهترین کسب رو بدست بیاره

یعنی موفقیتهای شغلی شما مدیون این مهارته


 بیشتر اختلافات خانوادگی بخاطر  عدم تفاهم زوجینه که این دونفر نمیتونن خوب مخ همدیگرو بزنن

 اگه مشکل مالی دارین یعنی اینکه مخ زن نیستید

حتی بسیاری از بیماریهارو با مخ زنی میشه درمان کرد(بیماری های روحی)

اگه در دوستیهاتون مشکل دارین اگه رفیقاتون کشت مردتون نیستن بالاخره مخ زنی لازمه که بتونید خیلی از مشکلات خودتون رو حل کنید

پس به این فکر کنید که اگر شما مخ زنی بلد باشد و تو این کار به درجات بالای برسید در زندگی موفق خواهید شد




ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:35 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

مخ زدن دخترای بالا شهری و دخترای وسط شهر

الف: مخ زدن دخترای بالا شهری:

وسایل مورد نیاز:

یک جفت صندل سفید Darki

شلوار مدل بوسینی ,Buddyو یا هر شلواری که بشه دمپاش رو بالا زد

یک تی خط دار حلقه ای (ترجیحاً آبی کمرنگ یا مشکی)- ترجیحاً موی بلند

ریش عجیب و غریب- چشمای هیز و کشیده –ماشین بالای 15 میلیون و همچنین مقداری زبان به اندازه کافی!


روش مخ زدن:

دیگه مخ زدن با گفتن واژه هایی مثل:خانوم ببخشید ساعت چنده؟ - میشه وقتتون رو بگیرم؟ - تو بخورم و ... کاربردی نداره باید و باید به جاش کار های زیر رو انجام بدید

به بالای شهر رفته و جولوی یکی از مراکز تجاری مقادیری با ماشین خود به متر کردن خیابون ها می پردازید.2-سوژه مورد نظر را شناسایی میکنید 3- با ماشین خود جولوی پای سوژه توقف نموده و از ماشین پیاده میشوید(ضبط ماشین روشن باشد). 4- وقتی از ماشین پیاده شدید در ماشین رو باز گذاشته و بدون اینکه حتی نیم نگاهی به سوژه بیندازید وارد مرکز تجاری میشوید .5-سپس از مرکز تجاری خارج میشوید و به سمت ماشین خود می آیید .(بتون قول میدم سوژه همچنان کنار ماشین شما ایستاده است)6-سوار ماشین می شوید و اصلا به سوژه توجه نمیکنید.7- با ماشین چند متر به جلو میروید اما دنده عقب می کنید و به سمت سوژه می آیید و به او می گویید:سلام.بیا بالا .شرمنده که منتظرت گذاشتم .آخه کار داشتم.حالا بشین بریم!

!تبریک میگم شما مخ یه دختر بالا شهری رو زدید!


ب-دخترای وسط شهر


وسایل مورد نیاز:

همه چیز های بالا به غیر از ماشین بالای 15 میلیونی.(پراید و 206 برای چنین مواردی مناسبه.مواظب باشید که ماشینتون کلاسش از 206 بیشتر نباشه چون دختره در این مواقع احساس سرخوردگی و تضاد طبقاتی شدید میکنه و عمراً بتون پا بده



روش مخ زدن:

با ماشین خیلی آروم در کنار خیابون حرکت میکنید و هر دختری که دیدید جولوش ترمز میکنید و بش میگید : سلام. سوار شو بریم با هم یه دور بزنیم(اتول میزنید)


تبصره: 87 درصد دختر ها در این هنگام سوار ماشین نمیشن اما شما نا امید نشید و بازم به طرف گیر بدید و بتون اطمینان میدم که طرف در بار سوم سوار ماشین میشه.

ج.دخترای پایین شهر:

وسایل مورد نیاز:

چیز خاصی مورد نیاز نیست فقط کافیه مقداری روغن و واکس مو از سرتون چکه کنه و ترجیحاً صورتتون پر از جای چاقو باشه.چون دخترای این قسمت شهر به کسی پا میدن که یه نمه تو مایه های فردین باشه!


روش مخ زدن:

پس از اطمینان از اینکه سوژه مورد نظر برادر یا پسر خاله یا پسر عمو و اینا نداره میرید به سمتش و بش میگید:آبجی یه غلام لوتی نمی خوای؟!


تبریک میگم شما تونستی یه زید واسه خودتون ردیف کنید!از همین الان دارم هفته بعد رو مجسم میکنم که یه پیکان جوانان گوجه ای زیر پا و زید بغل و جاده شمال!!!




ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:34 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

داستان زندگی ساسی مانکن

روزی روزگاری در شهری دور افتاده و کوچک پسر بچه ای زندگی می کرد به نام ساسی مانکن.این پسر به دلیل صدای بسیار خوبی که داشت در تمام شهر معروف بود. همیشه از او برای اجرا در مراسم عروسی دعوت می شد. با اینکه سن و سال کمی داشت اما از پس این کار بسیار خوب بر می آمد. کم کم آوازه صدای او در شهرها و روستاهای اطراف هم پیچید. پدر او که ابتدا از مخالفان خواندن او بود وقتی دید که پسرش با این کار می تواند منبع در آمدی خوبی برایشان باشد او را تشویق هم می کرد.

روزی ساسی تصمیم گرفت برای اینکه درآمد بیشتری کسب کند و همچنین پیشرفت بیشتری داشته باشد به تهران برود. او در تهران یک پسر عمه داشت که دانشجو بود و در یک خانه دانشجویی زندگی می کرد. وقتی از ترمینال تاکسی سوار شد تا به سمت دانشگاه برود در تاکسی یک آهنگ از سروش هیچکس شنید که می گفت : « اینجا تهرانه یعنی شهری که /هرچی که توش می بینی باعث تحریکه!» این می توانست پیام مهمی برای کسی باشد که برای اولین بار به تهران می آید. اما در آن زمان ساسی به این گفته توجهی نکرد.

روزها گذشت،ساسی با پسر عمه اش به مراسم عروسی می رفتند و می خواندند. کاسبی هم خوب بود اما امان از رفیق ناباب. کم کم پای ساسی به پارتی ها خفن باز شد و در آنجا با مسائلی روبرو شد که تا به حال در عمرش ندیده بود و چون جنبه مواجهه با آنها را نداشت خیلی زود در آنها غرق شد. حالا دیگر ساسی کاملا عوض شده بود.یک روز وقتی به شهر خودشان برگشت تا پدر و مادرش را ببیند زمانی که پدرش قیافه و تیپ او را دید او را از شهر بیرون کرد و به او گفت که دیگر نمی خواهد او را در آن شهر ببیند چون مایه ی آبرو ریزی است! با دور شدن از خانواده ، ساسی هر روز بیشتر از پیش غرق می شد.

یک روز به طور اتفاقی یکی از آهنگهایی که او در عروسی به همراه پسر عمه اش خوانده بود روی موبایل ها پخش شد. همه از سبک و شعرهای جدیدی که می شنیدند خوششان آمد. کم کم این آهنگ در سراسر کشور پخش شد. ساسی که شنید آهنگش همه جا مشهور شده تصمیم گرفت که این سبک جدید را ادامه دهد. او به همراه  دوستان جدیدی که پیدا کرده بود گروهی تشکیل داد و آهنگهای بیشتری خواند.شعرهای آهنگ های او هیچ معنای خاصی نداشت.کلمه های بی ربط به شکل عجیبی به هم ربط داده می شدند و گاهی اوقات هم برای جور شدن قافیه حرف های رکیک در شعر استفاده می شد. ساسی یکبار هم در یکی از آهنگ هایش سروش هیچکس را به باد سخره گرفت و تا آنجایی که می توانست به او و گروهش فحش داد.

 اما در کمال تعجب مردم از این نوع شعر بسیار خوششان آمده بود. همه می دانستند که این شعر ها نوعی شر و ور هستند اما خودشان هم نمی دانستند که چرا انقدر شیفته این سبک شده اند.

حالا دیگر ساسی مانکن حتی در کشورهای خارجی هم طرفدار پیدا کرده بود. آهنگهای او را همه جا می شد پیدا کرد و همه آنها را گوش می دادند از پیر گرفته تا جوان. اما همزمان با این جریان آلبوم های موسیقی دیگران نظیر استاد شجریان داشت در مغازه ها خاک می خورد.

اینگونه بود که در عرض یک مدت کوتاه سلیقه و ذائقه یک ملت در موسیقی تغییر کرد و به سمت شر و ورهای ساسی مانکنی رفت. ساسی بسیار مشهور شده بود و از آنجا که همانطور که گفتم جنبه این شهرت را نداشت با مشکلات زیادی روبرو بود که در واقع خودش فکر می کرد اینها برایش مفید است.او پس از چند سال دچار اعتیاد شد و شهرتش را از دست داد. دیگر زندگی سابق را نداشت و چیزی از گذشته برایش نمانده بود. یک روز در گوشه ای از پیاده رو روی زمین نشسته بود که سروش هیچکس را دید که به او می گفت : « حالا فهمیدی مرتیکه/ اینجا تهرانه یعنی شهری که/هر چی که توش می بینی باعث تحریکه؟!!!»

پایان




ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:34 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

چهار روش حیرت انگیز جذب کردن دیگران

مهارت جذب افراد در دنیای امروز یکی از توانایی های مهم است. به طور حتم همه ما به حمایت و همراهی دیگران نیاز داریم تا به اهداف خود دست یابیم.

توصیه های مفیدی برای تأثیر گذاشتن بر افراد بیان میشود.

1- مهربان و صمیمی باشید:

برای اینکه روز خوبی داشته باشید لبخند بزنید. تحسین واقعی و صادقانه برای روحیه دادن به افراد ارزش بالایی دارد. به آنها ثابت کنید که هر جا احتیاج به کمک دارند ، حضور دارید ، بدین ترتیب به طور حتم افراد مورد نظر پذیرای شما خواهند شد.

2- برای آن ها دلایل قانع کننده فراهم کنید:

به آن ها توضیح دهید که چگونه عقاید و پیشنهاد های شما می تواند بترین روش برای اجرا کردن باشد.

نمونه های عینی و انکار ناپدیر را به آن ها نشان دهید و کار خود را با دیگر رقابت کننده ها مقایسه نمایید.

حتما توضیح دهید که همه گفته های شما درست و واقعی است تا اعتبار خوبی داشته باشید.

3- احتیاجات و خواسته های آن ها را بدانید:

افراد ، خود مرکز هستند و اول از همه به سعادت و موفقیت خود می اندیشند، اگر ثابت کنید که پیشنهاد شما سود بیشتری برای آن ها دارد ، به طور حتم پذیرای شما هستند.

اگر علایق و انتظاراتشان را بدانید اشتیاق آن ها بیشتر میشود تا به طرف شما بیایند . علاوه بر آن اعتماد و احترام دو جانبه بر قرار می شود.

4- وارد دنیای آن ها شوید:

با در نظر گرفتن دیدگا ها و نظرات شخصی آن ها شرایط را درک نمایید. علایق شخصی خود را کنا ر بگذارید و تمام فکر خود را متمرکز آن ها کنید. تصور کنید اگر به جای آن ها بودید چه کاری انجام می دادید؟ و یا این که عقیده شما چه بود؟ سپس کار درست را که به سود آن هاست انجام دهید. رفتار مورد نظر را کپی نمایید ؛ به طرز صحبت کردن و حتی فکر کردن او دقت کنید، اگر در هنگام تفکر با دستانش پیشانی خود را میمالد شما هم این کار را انجام دهید، اگر آرام صحبت می کند ، مانند خودش رفتار نمایید.

در حقیقت شما مانند یک آینه عمل میکنید ؛ با این کار افراد به طور ناخودآگاه با شما احساس راحتی بیشتری می کنند چرا که خودشان را در شما میبینند ، به عبارت دیگر رفتار خود را در شما مشاهده میکنند. البته با دقت کامل رفتار کنید. طوری که متوجه نشوند از آن ها کپی میکنید شاید این کار به نظر فرد مورد نظر مسخره کردن باشد و دیدگاهش نسبت به شما منفی شود.

همیشه به خاطر داشته باشید که مهمترین عامل برای جذب کردن دیگران این نیست که چقدر به آن ها نزدیک هستید و یا این که کار های چشمگیری انجام می دهید ، اگر رفتار شما برای آن ها رضایت بخش نباشد مسلما موفق نبودید.

 




ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:33 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

چگونه دیگران را جذب کنیم

                                   
جذب کردن یک زن

 

دوور با خود فکر کرد اگر خداوند چیزی بهتر از زن خلق میکرد حتما آن را برای خود نگه می داش
برگرفته از کتابگامی به سمت وحشی نلسون آلگرن

در برابر زنان اطراف خود با احساس و با جذبه باشید . زنان عاشق مردان با جذبه اند آنها می خواهند همیشه در کنارشان باشید.
برای اینکه در برابر زنان با جذبه باشید باید بدانید که آنها چگونه فکر و احساس می کنند و اگر می خواهید شما را دوست داشته باشند باید چیزهایی بگویید و کارهایی بکنید که از لحاظ عاطفی بر آنها تاثیر گذارد.
سه نیاز اصلی زن محبت وتوجه و احترام . زنان درباره ی افراد  از روی محبت و علاقه شان به آنها و اطمینان و قابلیتشان در جهان قضاوت می کنند.
راه جذب زن این است که کاملا مجذوب او و هر کلمه ای که به زبان می آورد بشوید بدون اینکه حرفش را قطع کنید باید تمام و کمال شیفته ی زنی شوید که با او صحبت می کنید.
   به جای اینکه در باره ی خودتان صحبت کنید تحت تاثیر او قرار بگیرید. از او سوال کنید و با او درباره ی آرزو ها و علایقش گذشته و اهدافش صحبت کنید و طوری با او صحبت کنید که گویی او جذابترین شخصی است که تا کنون ملاقات کرده اید.

جذب کردن  یک مرد

مردها سه دسته اند:دوستداران عقل.دوستداران افتخارودوستداران ثروت

افلاطون

مردان عاشق جذبه هستند. آنها مانند موم در دست شما هستند.زنان اغلب نسبت به مردی که سعی می کند جذاب باشد بدگمان هستند. زیرا میدانند او یک مرد است و ممکن است انگیزه های نهانی داشته باشد. از طرف دیگر مردان بیشتر آماده ی جذب شدن هستند به شرط اینکه شما این کار را به درستی انجام دهید.

مردان از موفقیت وموقعیت اجتماعی و احترام از سوی افراد مهم زندگی شان به بیشترین حس ارزشمند بودن و مهم بودن در خود دست می یابد. به این طریق مردان تحریک و تشویق میشوند که نان آور خود و خانواده شان باشند. بعضی از مردان هرگز نمی توانند آرام بنشینند.بدون توجه به اینکه چقدر موفق شدهاند احساس نا امنی می کنندحس می کنند موفقیت بیشتری باید کسب کنند.

مردان از حسی برخوردارند که روانشناسان به آن حس (( نگرانی از موقیت )) می گویند. بسیاری از آنها نگران این هستند که مبادا چیزی را که دارند یکباره از دست بدهند . راه جذب یک مرد ساده است . از او سوالاتی بپرسید و او را به خاطر موفقیت هایش تشویق کنید . از او به خاطر کار و پیروزی هایش تقدیر کنید. در نتیجه او شما را فردی جذاب خواهد یافت .وقتی زنی به یک مرد لبخند می زند او را شاد می کند اعتماد به نفس او را بالا می برد و احساس امنیت بیشتری به او می دهد.

 




ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:32 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

20 نکته جالب برای اینکه دیگران را جذب خود نمایید!

1-سلام دادن را تو آغاز کن زیرا سلام موجب اطمینان طرف مقابل می شود.

2-تبسم کن زیرا تبسم طرف مقابل را سحر می کند و قلبش را می نوازد.

3-به طرف مقابل خود اهمیت ده و از او تقدیر کن و با مردم آنگونه برخورد کن که دوست داری با تو برخود کنند.

4-در شادی های مردم شریک شو.

5-نیازهای مردم را برآورده کن زیرا بدین ترتیب به قلبشان راه می یابی .نفس ها با برآورده کردن نیازها پر می شود .

6-از لغزشها درگذر و در روح و روان خود تسامح نشان بده .

7-در جستجوی شگفتی ها باش ودر پی آنها باش که باعث کسب دوستی و جذب قلوب می شود .

8-در هدیه دادن بخیل نباش اگر چه قیمت آن کم باشد زیرا ارزش معنوی آن بیشتر از ارزش مادی است .

9-دوست داشتن را به طرف مقابل اظهار کن زیرا کلمات دوست داشتنی به قلب ها نفوذ می کند .

10-در پی نصیحت مردم باش بگونه ای که آبروی مخاطب نرود .

11-با دیگران در حد توجه شان صحبت کن زیرا افراد میل دارند که در مدار توجه شان کسی با آنها گفتگو کند.

12-خوشبین باش و بشارت را در دور و بر خود پخش کن .

13-اگر دیگران کار خوبی انجام دادند از آنها تعریف کن زیرا ستایش در نفس اثر می گذارد اما در تعریف زیاده روی نکن .

14-کلمات خود را برگزین تا جایگاه تو بالا رود زیرا کلمه ی نیکو بهترین وسیله برای نوازش قلبهاست .

15-با مردم متواضع باش زیرا انسانها از کسی که احساس برتری می کند متنفر هستند .

16-در پی صید عیوب دیگران مباش بلکه به اصلاح عیوب خود مشغول باش .

17-هنرسکوت را بیاموز زیرا مردم کسی را که به آنها گوش می دهد دوست دارند .

18-دائره دانش خود را وسیع گردان و درهر روز دوست تازه ای بدست آور.

19-تلاش کن که تخصص و توجهات خود را متنوع تر سازی ،این کار موجب آن میشود که هم دائره علم تو افزایش یابد و هم تعداد دوستانت .

20-اگر کار خوبی برای شخصی انجام دادی منتظر عوض آن نباش




ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:32 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]