سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا آقایون زودتر از خانم ها میمیرند؟

این سوالی است که برای قرن های متمادی بی پـاسـخ مـانـده اسـت... اما حالا ما می خواهیم پاسخ آنرا به شما بدهیم:

-اگر خانمتان را بر بالای یک سکو بگذارید و از او در مقابل موش ها محافظت کنید...شما یک مرد هستید.
-
اگر در خانه بمانید و کارهای خانه را انجام بدهید...شما یک مرد لوس و مامانی هستید

-اگر به شدت کار کنید...برای او اهمیت قائل نیستید که برایش وقت صرف نمی کنید
-اگر به اندازه کافی کار نکنید...مفت خوری هستید که به درد هیچ چیز نمی خورید

-اگر او یک کار ملال آور با حقوق پایین داشته باشد...شما قصد بهره کشی اقتصادی از او را دارید
-اگر شما یک کار ملال آور با حقوق پایین داشته باشید...بهتر است تنبلی را کنار بگذارید و کار مناسب تری پیدا کنید

-اگر شما شغل بهتری گرفتید...پارتی بازی شده
-اگر او شغل بهتری بگیرد...به خاطر توانایی های بالایش بوده

-اگر به او بگویید که چقدر زیباست...این نشان دهنده خواست های جنسی شماست
-اگر سکوت کنید و چیزی نگویید...این بی اهمیتی شما را نسبت به او می رساند

-اگر گریه کنید...آدم بی عرضه ای هستید
-اگر گریه نکنید...بی احساس و بی عاطفه هستید

-اگر بدون مشورت با او تصمیم بگیرید...شما یک متعصب خودخواه هستید
-اگر او بدون مشورت با شما تصمیم بگیرد...یک خانم لیبرال و آزادمنش است

-اگر از او خواهش کنید که به خاطر شما کاری را که دوست ندارد انجام دهد...این امر سلطه جویی و دیکتاتور بودن شما را می رساند
-اگر او از شما یک چنین درخواستی داشته باشد...انجام آن لطف و مرحمت شما را می رساند

-اگر از هیکل و اندام زیبایشان تعریف کنید...منحرف هستید
-اگر تعریف نکنید...شما را هم جنس باز تلقی می کنند

-اگر از آنها بخواهید که موهای پایشان را تمیز کنند و هیکل خود را روی فرم نگه دارند... شما یک مرد شهوتران هستید
-اگر نخواهید...شما اصلا رمانتیک نیستید

-اگر به خودتان برسید...خودبین و از خودراضی هستید
-اگر این کار را انجام ندهید...یک فرد ژولیده و نا مرتب هستید

-اگر برای او گل بخرید... این کار را برای دستیابی به چیزهای دیگر انجام داده اید
-اگر نخرید...احساسات او را درک نمی کنید

-اگر به پیشرفت های خود افتخار کنید...انسان جاه طلبی هستید
-اگر این کار را نکنید...اصلا بلندپرواز نیستید

-اگر او سر درد داشته باشد...خسته است
-اگر شما سر درد داشته باشید...می خواهید به او بفهمانید که دیگر دوستش ندارید

-اگر او را زیاد بخواهید...شهوتران هستید
-اگر نخواهید...پس حتما پای یک خانم دیگر در میان است

در نهایت...مردها زودتر می میرند چون خودشان اینطور می خواهند!




ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:55 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

چگونه یک پسر رو متوجه خودمون کنیم

چگونه یک پسر رو متوجه خودمون کنیم. بدون این که کار غلطی انجام بدیم.

آیا شده تا حالا با یک پسر صحبت کنید و شبهنگام حس کنید که بازنده هستید؟ مطالب زیر میتونه کمکتون کنه

  1. همیشه مستقیم بهش نگاه کنید. پسر ها این رو خیلی دوست دارند.
  2. لزومی نداره که لاس بزنید. لازم نیست که برای جذب اونها کارهای جلف بکنید. همین! از پیرهنشون خیلی شیرین تعریف کنید.
  3. صادق باشید، خودتون باشید، و شیرین باشید.
  4. همیشه سعی کنید که روی مطالب کمی که میدونید اونها دوست دارند نظر بدید، اگه میدونید که والیبال دوست داره، بگید که خیلی دوست دارید که وقتی یک نفری که میشناسید داره بازی میکنه برید تماشاش کنید، بعد میگه. هی. من والیبال بازی میکنم میتونی بیای من رو ببینی.
  5. خودتون رو بیچاره نشون ندید، نگذارید طرف روی شما و اطلاعاتش در مورد شما مسلط باشه. البته تفریط نکنید. طوری که قیافه شما هم  براش ناشناخته باشه.  در مورد چیزایی که نشون میده شما یک آدم منعطفی هستید حتماً صحبت کنید.
  6. بهش نشون بدید که مهارت های خاص خودتون رو دارید. اما سرزنش نکنید با این مهارت ها. پسر ها دوست ندارند که ببینند طرفشون ازشون سر تر هست.
  7. هیچ گاه، هیچ گاه ، هیچ گاه از اتفاقات بدی که افتاده ننالید. مثلاً با لحن دلسوزانه ای نگید. برادرم من رو اذیت میکنه. میتونید خیلی عادی این رو بگید و بعدش بخندید. انگار که یک جک گفتید و بعدش فراموشش کنید. یک پسر وقتی با شماست دوست داره شاد باشه. این خاطره ی خوبی در ذهنش نسبت به شما ایجاد میکنه. وقت نالیدن هم فرا میرسه!!
  8. خونسرد و مطمئن باشید. از دست دادن یک پسر اتفاق ناگواری نیست. مثل اون هست.
  9. از طرف مخ تون صحبت کنید. گزارشگر کسی نخواست! پسر ها دوست دارند دختر ها زیاد حرف بزنند (برعکس اونی که فکر میکنید) اما دوست دارند که دختر ها فکر هاشون رو بیان کنند. نه این که چیزایی که اونا صد بار میبینند براشون تعریف کنند.



ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:55 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

قسمت دوم(زبان حرکات بدن ) چیست ؟

قسمت دوم


دست ها (از مچ تا سر انگشتان)

دست دادن محکم:
فردی که دستش را دراز کرده و سـپـس دسـتـانـش را بـه طـریقی می چرخاند که دستش بالا و کف دستش پایین قرار می گیـرد، سـعی در توفق و برتری جویی دارد. این نوع دست دادن اغـلب اوقـات در مـوقـعـیـت هـای سیـاسی و دیپلماتیک کاربرد دارد.

دست دادن بسیار محکم:
نشانگر شور و اشـتیاق و سلطـه گـری اسـت. بـی تـردیــد میتوان فهمید چه کسی اینجا فرمان میدهد.
دست دادن شل:
فردی که تـنـها انگشتان دستـش را دراز میکند و یا دستهایش مانند ماهی شل است، می گوید: مایل نیستم به مـن دسـت بزنید، من صمیمیت را دوست ندارم. همچنین آن نشانه ضعف، انقیاد و مطیع و تسلیم بودن نیز میباشد. هر گاه آقایی در یک موقعیت کاری از این دست دادن استفاده میکند امکان دارد چنین برساند که قصد دارد مخفیانه اعمال نفوذ در موقعیت نماید.

دست دادن با هر دو دست:
هرگاه از دست چپ برای در برگرفتن و پوشاندن دستهای فشرده شده استفاده گردد، دست دادن دستکش وار نامیده شده و راستی و صمیمیت زیاد را می رساند مانند یک در آغوش گرفتن کوچک و ظریف.

حرکت انگشت:
ضربه آهسته، مضراب زدن و یا ریتم یکنواختی را با انگشتان نواختن، دلالت بر بی تابی و ناشکیبایی دارد. یک حرکت نمادین گریز میباشد. انگشتان عمل راه رفتن را گرچه بدن بی حرکت است انجام میدهند.

دستهای پـنهان:
این ژست مرموز و آب زیر کاهانه است. فرد میگوید: مایل به گفتگو با شما نمیباشم. خصوصا در مورد دستهایی که عمیقا در جیــب ها فرو شده باشد جایی که برای تماس و گرفتن دست و یا هر گونه رابطه صمیمانه وجود نخواهد داشت.


دستها به روی زانو:
وقتی کف دستها بـه طـرف بـالا بـاشـد، شـخص گـشـاده رو و پـذیـرا می باشد. وقتی کف دستها پایین باشـد مـمکـن اسـت پـای فـریبکاری و تعرض در میان باشد.

مناره کردن انگشتان:
هنگامی که فردی انگشتان خود را به هم فشرده و چـانـه و دهان را روی سر انگشتان قرار میدهد نـشانگر تفکر عـمـیق است. مانند زمانی که شخص به امید شنیدن جواب می باشد. همچنین حایلی اسـت بـرای مـحـافـظـت کـردن از قفسه سینه، پایین صورت و دهان.

مشت پوشیده شده با دست باز:
فـرد در ایـن حـالت خشـمگین است اما می کوشد که آرام بماند. به اصطلاح خود را کنترل کند.اما مراقب این فرد باشید چون امکان دارد هر موضوع کوچکی منجر به آن گردد که کنترلش را از دست بدهد.

پرتاب دست:
شـخصـی کـه مـی خـواهـد عـقایدش را به اجبار تحمیل کند ممکن است دستش را بطرف شنونده و جلو پرتاب کند. درحالت پرخاشگرانه خفیفتر تنها از انگشتان استفاده میگردد.

قلاب کردن دستها پشت سر:
این یک ژست متکبرانه میباشد. خصوصا زمانی که فرد به عقب تکیه داده باشد. او میگوید: من آنقدر بر شما سلطه دارم که نیاز به دفاع کردن از خودم ندارم.

بازی کردن با حلقه ازدواج:
این علامت عصبی بودن و نـشـانگر آن است که مشکلی در ارتباط وجود دارد. خصوصا زمانی که فرد همزمان در مـورد هـمسـرش در حـال صحبت کردن میباشد.

تکان بیقرار دستها:
این تلاش بدن برای رهایی می باشد. هـورمـون آدرنـالیـن در حال ترشح شدن است اما فرد نمی داند چگونه رهایی یابد. کلـنـجار رفـتـن بـا سـر آسـتـیـن پیراهن و یا جواهر آلات روی مچ به دیگران میـگوید که: شما احتیـاج بـه تـوجـه داریـد. در کـافه ایـن عمل جایز و مناسب است اما در جلسات کاری منحرف کننده و موجب حواس پرتی میگردد.

دست زدن به کراوات:
این رفتار مردانه می گوید:می خواهم تاثیر خوبی از خودم بجا بگذارم. این روش اوست که می خواهـد بـه شـما بـفـهــماند شدیدا” در تـلاش اسـت تـا خوشنودتان سازد.

دست کشیدن در میان موها:
وقتی افراد نمی دانـنـد چه چیز باید بگویند اغلب اوقات دستشان را میان موها می کشند. نـاظـری که قـادر است زبان بدن را متوجه شود آگاه است که فرد در مورد کاری که می خواهد انجام دهد و یا چیزی که میخواهد بگوید تردید دارد

پا ها

تکان دادن پاها:
وقتی فردی طوری نشسته که یک پا را روی پـای دیـگر انـداخته و یک پا را در هوا تکان می دهد پیام این است: من حوصله ام سـر رفته. حـرکات نـشـانـگر گـریز است اگرچه بدن فرد ساکن و بدون حرکت می باشد.

انداختن پاها روی هم در ناحیه زانو:
این حالت متداول بطور یـکسان در مردان و زنان رایج می باشد. مفهومش این است که: من بـسـیار آسـوده خاطر هستم.

قوزک پا روی زانو:
این معمولا عملی مردانه می باشد. میگوید: من قاطعانه از حقوقم دفاع می کنـم اما بـا آرامـش هسـتم. این همان ژست اصیل “پا روی پا اندازی کابویی” است.

انداختن پا روی هم در ناحیه قوزک:
این ژسـت در مـردها بیش از زن ها مورد استفاده قرار می گیرد. می گوید: “من مودبانه در آرامش هستم.”

به هم پیچیدن پاها:
این ژست در خانمها رایج می باشد. زن پاهایش را به هم می پیچانـد طوری که یک پایش را به پشت قوزک پای دیگرش قلاب میکند. مردها انجام دادن این کار را دشوار می پندارند. بـه هم فشردگی این حالت برداشت ” در آغوشگیری” و نوعی تمایل جنسی را در ذهن تداعی می سازد.

قفل کردن پاها:
این نیز نمونه ای از ژست زنانه میباشد. او در حالی که ایستاده یک پا را به پشت پای دیگر قفل می کند. این عمل معمولا به مفهوم آن است که فرد عصبی و ناراحت می باشد.

دست ها

خم کردن بازوها:
این کار میگوید: “من پر زور و نیـرومند هستم.” بالا آوردن یـک بازو نیز راهی برای جلب توجه میبـاشد. هر دو دسـت را بـجلو دراز کردن ژست خوش آمد گویی میباشد.

دستها به پشت:
وقتی دستها به پشت کمر قلاب میگردند مفهومش این است که فرد وضعیت را تحت کنترل خود دارد. میگوید: “من راحت هستم” مشابه حرکتی که سربازان زمانی که در حالت خبردار نیستند به خود میگیرند.

دستها به جلو:
هنگامی که ما مضطرب می باشیم تمایل به نگاه داشتن دستهـای خود در جلوی بدن خود داریم تا بتوانیم یک سد حفاظتی ایجاد گردانیم.

دستهای قلاب شده:
بر خـلاف دسـت به سـینه بودن که دستها بطور متقاطع به روی سینه قرار میگیرند، این ژست در افرادی مشاهده میشود که در شرایط اضـطراب آمـیزی قرار دارند. در واقع چنین به نظر می آید برای حفظ جانشان به خودشان دست آویخته اند.

دستهای تا شده:
زمانیکه دستها مقابل بدن همدیگر را قطع میکنند، مـعـمـولا نشانگر وضعیت تدافعی میباشد. فرد میگوید: من تمایل ندارم به هرچیزی که با عقایدم در تضـاد می باشد گـوش دهـم. اغـلب مردم از مانعی که این طرز ایستادن پدید می آورد آگاهی ندارند. اما بـی تـردیـد بـرای سـد کـردن هـر گونه تعدی و مزاحـمت بکار گرفته می شـود. خصوصا وقتی که لبهای درهم و اخم نیز با آن همراه گردد.

دراز کردن دست :
زمانی که یک مرد نشسته و دست خود را دراز کرده، او میـگوید: “من اینجا را تحت کنترل خود دارم”. اما اگر یک زن این کا را انجام دهد، مـردها معمولا اینگونه می پندارند که او از حد و حدود خود تجاوز کرده است. هر چنـد زمـانـی که تنها یک دست را روی صندلی مجاور قرار میدهد میگوید: “میخواهم مانند شما(مردها) باشم”

دست به کمر بودن:
دستها دو طرف کمر به طوری که آرنج به طرف خارج بدن قرار مـیـگیرد فرد میگوید: از من فاصله بگیر. این یک عمل نا آگاهانه می باشد که مـا هـرگاه احساس جامعه ستیزی داشته باشیم و یا در محل پر ازدحامی قرار داریم و تـمایـل نداریم دیگران نزدیک به ما شوند اعمال میکنیم.

شانه بالا انداختن:
شانه ها بر آمده گشته و کف دستها به سمت خارج میچرخنـد. پیام روشن و واضح می باشد: من شما را نمی شناسم . و یا من نمی تـوانم به شما کمک کنم. دلالت بر احساس درماندگی فردی است که این ژست را به خود میگیرد.

راست قامت ایستادن:
حالت ایستادن افراشته میگوید شما انسان با اعتماد به نفس، صادق و موفقی هستید. حتـی اگـر کـوتـاه قـد باشید، گرفتن یک ژست مطمئن و بی پروا شما را پر ابهت نشان خواهد داد.

گامهای کوتاه-بلند:
استفاده از تمام طول پا در هنگام راه رفتن، گامهای بلند برداشتن و کمر را راست و سر را بالا نگاه داشتن بیانگر یک حالت مطمئن و با صراحت می باشد. برعکس گام های ریز و با شانه های قوز کرده فرد را ترسو و آسیب پذیر مینماید.

احوالپرسی دوستانه:
با اندک بالا آوردن ابرو زمانیکـه بـرای نـخستین بار شخصی را ملاقات می کنید، شما را علاقه مند، با نشاط و هوشیار می نماید.

رویارویی نزدیک:
هر فردی مجاز و نیازمند مقدار معینی حـریـم شـخـصـی در پـیـرامـون خودش میباشد. معمولا آن حریم شخصی 180-90 سانتیمتری شمـا امـتـداد مـی یـابد. محدوده صمیمی و خودمانی 50 سانتیمتر امتداد دارد. زمانیکه فردی خیلی نزدیک به جلو می آید منجر به مزاحمت و ناراحتی می گـردد. این یـک عـمل تـجاوز کارانه می باشد که مرزها و حدود دیگران را رعایت نکرده و احترامی برای آنها قائل نمی باشد. این طرز رفتار می تواند سبـب شود تا یـک فـرد مـنـفعـل و بی اراده، احساس آسیب پذیری کرده و حالت تدافعی به خود گیرد. تا زمانی که از شما در خواست نشده عقب بمانید.

بی رغبتی:
اگر میخواهید برتر از دیگران جلوه کنید، پشت به دیوار تکیه زده و دست به سینه بایستید. پیام روشن است: “مزاحم نشوید.”

گرفتن گردن:
هنگامیکـه دسـت بـه طرف بالا تاب خورده و خودش را به پشت گردن قلاب می کند نشانه خشم می باشد. در دوران بدوی این ژست به ضربت سختی بر سر فرد مقابل منجر می گشت. اما در جامعه متمدن میباید از این عمل اجتنـاب ورزیـد. افرادیکه زبان بدن را متوجه میشوند از توانمندی این عمل آگاه هستند.

بی قراری(وول خوردن):
در موقعیت اجـتمـاعی هرگاه با پول خرد داخل جیبتان بازی کنید و صدای جیرینگ جیرینگ آن را درآورده یا با موها و یا لباستان کلنجار رویـد، علامت واضحی است که شما عصبی، بی قرار و هیجان زده می بـاشـیـد. بـرای گـذاشتن تاثیر خوب بر روی دیگران سعی کنید این حرکات تهییج آمیز و بیتاب گونه را در خود فرو نشانید.

کشیدن شلوار:
این عمل در مردان بیش از زنان انجام میشود. چون مردها هستند که اغلب اوقات شلوار به تن می کنند. پارچه شلوار یک پا به نشانه نـابـاوری بـه بــالا کشیده میشود. مانند این میماند که پایش را روی یک چیز ناخوشایند گـذاشـته و میکوشد آن را از روی شلوارش بتکاند.

به دیوار تکیه زدن:
زمانیکه شما به دیوار و یا درب ورودی با آرامش خاطر بسیار، تـکیه می دهید، به دیگران می گویید که بمانند. این روشـی اسـت برای طولانی کردن گفتگو خصوصا وقتی که در موقعیتهای اجتماعی قرار دارید.

ارتباط نزدیک:
دو فردیکه با هم گفتگو کرده و همدیگر را در یک جایگاه و همسو مییابند، انس و علاقه متقابل را نمایان میکند. افرادیکه برای مدت زمان مدیدی با یکدیگر بوده اند حرکات یکدیگر را تـقـلـیـد و تـکرار کـرده و حـتـی کلمات و الفاظ یکسانی را همزمان بیان میکنند.

نزاع:



ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:55 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

چطوری می شه گفت که تو یک پسر ایرونی هستی :

چطوری می شه گفت که تو یک پسر ایرونی هستی :


اگر که شما فروشنده ماشین باشی و در آن واحد خواننده


اگر که پشت سر خانومت با مادرت غیبت کنی


اگر که به کنسرت بری ولی هیچوقت خواننده را نبینی و همرا ه با نوشیدنی توی کریدور بایستی و دختر ها رو دید بزنی


اگر که هیچوقت حلقه عروسیت رو به دست نداشته باشی


اگر روزی 5 بسته سیگار بکشی اما به همه بگی که سیگار نمی کشی


اگر که نوشیدنی مورد علاقه تو ودکا باشه


اگر که حدود 35 سال سن داشته باشی اما روی سرت مو نباشه


اگر که همیشه برنامه تلویزیون های ایرانی رو تماشا بکنی اما همیشه از برنامه بد اونها گله داشته باشی


اگر که از کسی تقاضای ازدواج کنی و اونها بخوان بدونن که تو از خودت خونه داری


اگر همسرت رو طلاق دادی اما همچنان اجازه نمی دی که اون با کسی دیگه قرار بذاره


اکر که در ایران مخ پزشکی هستی اما در اینجا در چلو کبابی کار می کنی


اگر که 3 تا پیجر و 2 تا مبایل حمل می کنی ولی هیچ وقت کسی بهت زنگ نمی زنه


اگر که ادعا می کنی که پدرت بهترین دوست شاه بوده


اگر که خونه نداری و هنوز بی کاری اما بی .ام. و می رونی


اگر که مجبوری بیشتر از یکبار در روز اصلاح کنی


اگر که در ایران یک قهرمان 4 ستاره بودی اما حالا در واشینگتون دی سی راننده تاکسی هستی


اگر که ازت سوال کنن :


? where are you from


و تو جواب بدی که ایتالیایی اما همچنان توی دستت تسبیح داشته باشی


اگر که اسپاگتی با ماست داشته باشی اما با قاشق به جون ته دیگ بیفتی


اگر که توی توالت آفتابه داشته باشی و اگر نه یه بطری پلاستیکی کارش و به خوبی انجام می ده


اگر که دوستاتو برای شام دعوت کنی و پیتزا سفارش بدی ولی هنوز یه مقدار برنج اضافی دم کنی


اگر که باور کنی که هیچکس بهتر از ما نمی تونه کباب درست کنه


اگر که سگ داشته باشی اما اجازه ندی که داخل خونه بیاد



ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:54 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

پسرها همه مثل هم هستند“

پسرها همه مثل هم هستند“تو را دیدم، برای اولین بار و هیچ حس خاصی نداشتم.
همیشه بدم می‌آمد و می‌آید از تمام دخترها و پسرهایی که تا چشمشان به یک *** مخالف می‌افتد عاشق که چه عرض کنم، فکر می‌کنند عاشق شدند. و بدم می‌آید از آن جمله معروف و کذایی که تا چشمش افتاد به فلان شخص، یک دل نه صد دل عاشقش شد… تو را دیدم و هیچ حس خاصی نداشتم.
تمام عمرم را تا آن روز فکر می‌کردم من عاقلتر از این حرفها هستم که عاشق بشوم یا حتی کسی را دوست بدارم، من یک آدم منطقی هستم که عقلش بر احساسش غالب است و هیچ حس خاصی نسبت به تو نداشتم.
یک عمر بود که هرکسی برای من از عشق و احساس، و از معشوقش یا عاشقش حرف می‌زد، توی دلم و حتی گاهی وقتها رو در روی خودش می‌خندیدم و می‌گفتم چه آدم بیکاری‌، مردم آپولو هوا می‌کنند این بنده خدا عاشق شده. اصلاً کدام دختر یا پسری ارزش دوست داشتن دارد؟ من که فکر می‌کنم آدم‌ها بیشتر به خاطر نیازی که به هم دارند همدیگر رو دوست دارند نه به خاطر خود طرف بدون هیچ چشمداشتی، و هیچ حس خاصی نسبت به تو نداشتم.
با خودم می‌گفتم پسرها همه مثل هم هستند. اگر روزی یکی از آنها خواست مرا دوست بدارد خب شاید اجازه دادم ولی من حاضر نیستم شروع‌کننده این دوستی باشم، یعنی من، از یک پسر خوشم بیاید؟؟!، آنقدر که دوستش داشته باشم؟!! عمراً. و تو را می‌دیدم، تقریباً زیاد، و هیچ حس خاصی نداشتم.
و آن روز تو را ندیدم و نمی‌دانم چرا سوزشی در دلم بود، با آنکه صبحانه خورده بودم. فردا هم تو نبودی و باز من صبحانه خورده بودم ولی سوزشی در دلم بود. چیزی به من گفت: دل‌تنگی! گفتم: دل‌تنگ چه کسی؟ من دلیلی برای دل‌تنگی ندارم! گفت: دل‌تنگ او! گفتم: اشتباه می‌کنی. من فقط به دیدن او عادت کرده‌ام، همین. و وقتی پس از 4 روز تو را دیدم، باز نمی‌دانم چرا با آنکه صبحانه نخورده‌بودم دلم نمی‌سوخت و تمام روز دلم یک جوری بود، پر از یک حس خوب. و من هیچ حس خاصی نسبت به تو نداشتم، یا شاید تصورم این بود که حس خاصی ندارم.
نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده اما دلم می‌خواست همیشه و همه جا مرتب باشم و رفتارم به جا باشد. دلم می‌خواست بهتر از آنچه هستم باشم دلم می‌خواست تمام کارهای خوب را انجام دهم. نمی‌دانی قران خواندن هم برایم لذت دیگری پیدا کرده بود، و نماز خواندن و حتی بوکردن یک گل سرخ. اتفاقی افتاده بود که دقیقاً نمی‌دانستم چیست؟ هر چه بود اتفاق خوبی بود، چرا که در من تحولی به سمت تکامل ایجاد کرده‌بود، و من میخواستم بهتر باشم.
و این بار که تو رفتی، موقتاً، با آن که می‌دانستم به زودی برمی‌گردی، اما دلتنگ بودم و می‌دانستم که دلتنگم.
دلتنگ تو و حضورت و آرامشی که داشتی و دلتنگ خصلتهای خوبت و حتی دلتنگ خنده‌هایت. و این بار من حس خاصی نسبت به تو داشتم… آری حس دوست داشتن. من تو را دوست داشتم… و از روزی که این حس را شناخته‌ام آرامشی ندارم. و حالا دلم می‌خواهد باشی با تمام آن که آرامشم را گرفته‌ای و من مدام به تو می‌اندیشم، و به تکامل و به خدا و به همة چیزهای خوب… بدون هیچ چشمداشتی! راستی می‌دانی چندی است که به درددلهای عاشقانه آدمها گوش می‌کنم ولی دیگر نه می‌خندم و نه به آپولو اهمیت می‌دهم!!!
چندی است گویا عاشق شده‌ام… «من دریافته ام که دوست داشته شدن هیچ و اما دوست داشتن همه چیز است و بیش از آن بر این باورم که آنچه هستی ما را پر معنی و شادمانه می سازد، چیزی جز احساسات و عاطفه ما نیست … .
پس آن کس نیکبخت است که بتواند عشق بورزد.» هرمان هسه چه حرفاش به دل آدم می شینه



ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:54 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

اگر پسری بر ضد دختر ها حرفی زد بدونید:

اگرپسری بر ضد دخترها حرفی زد بدونید

ازهمه بیشتر دنبال دخترهاست و براشون له له میزنه!!


حکایتش حکایت همون گربه هست که دستش به گوشت نمیرسید می گفت پیف پیف بو می ده!


تا حالا صد تا دخترسر کارش گذاشتند و حالشو گرفتند !


تا حالا هر چی التماس کرده دخترای ناز ایرونی که سهله یه وزغ ماده هم تحویلشون نگرفته!!


توی دانشگاه نمره های ماکزیمم دخترا رو دیده و برای اینکه کسی نفهمه آی کیوش در حد کلوخه مجبوره بشینه برای دخترا حرف در بیاره


تو خونه همش به خاطر شلخته بودنش (مخصوصا موها و دماغ ) و تمیزی و خوشتیپی خواهرش مدام زدند تو سرش


از اینکه با صد نوع مدل موی مختلف و خط ریشای عجیب غریب نمیتونه قیافه مثل اژدهاشویه کم شبیه آدما بکنه به دخترای ایرونی که با آرایش زیباتر میشند حسودی می کنه


می بینه یک نفر تو دنیا پیدا نمیشه که فقط یه بار منتشو بکشه و باید یه عمر ناز کش باشه


می بینه خیلی از مردا و پسرای اطرافش (وحتی خودش) حاضرند با اشاره یه خانم همه چی شونو فدا کنند اون وقته که یه جاش به شدت میسوزه



ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:54 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

اگر کریستف کلمب ازدواج کرده بود

اگر کریستف کلمب ازدواج کرده بود:پوزخند:


اگر کریستوفر کلمبوس ازدواج کرده بود ممکن بود هیچگاه قاره امریکا را کشف نکند چون بجای برنامه ریزی و تمرکز در مورد یک چنین سفر ماجراجویانه ای باید وقتش را به جواب دادن به همسرش در مورد سوالات زیر می گذراند:



- کجا داری میری؟


- با کی داری می ری؟



- واسه چی می ری؟



- چطوری می ری؟



- کشف؟



-برای کشف چی می ری؟



- چرا فقط تو می ری؟



.



.



- تا تو برگردی من چیکار کنم؟!



- می تونم منم باهات بیام؟!



-راستشو بگو توی کشتی زن هم دارین؟



- بده لیستو ببینم!



- حالا کِی برمی گردی؟



- واسم چی میاری؟



.



.



- تو عمداً این برنامه رو بدون من ریختی? اینطور نیست؟!



- جواب منو بده؟



- منظورت از این نقشه چیه؟



- نکنه می خوای با کسی در بری؟



- چطور ازت خبر داشته باشم؟



- چه می دونم تا اونجا چه غلطی می کنی؟



- راستی گفتی توی کشتی زن هم دارین؟!



.



.



- من اصلا نمی فهمم این کشف درباره چیه؟



- مگه غیر از تو آدم پیدا نمی شه؟



- تو همیشه اینجوری رفتار می کنی!



- خودتو واسه خود شیرینی می ندازی جلو؟!



- من هنوز نمی فهمم? مگه چیز دیگه ایی هم برای کشف کردن مونده!



-چرا قلب شکسته ی منو کشف نمی کنی؟



.



.



- اصلا من می خوام باهات بیام!



- فقط باید یه ماه صبر کنی تا مامانم اینا از مسافرت بیان!



- واسه چی؟؟ خوب دوست دارم اونا هم باهامون بیان!



- آخه مامانم اینا تا حالا جایی رو کشف نکردن!



- خفه خون بگیر!!!! تو به عنوان داماد وظیفته!



.



.

- راستی گفتی تو کشتی زن هم دارین؟



ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:53 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

ایا می دانید چرا حلقه ازدواج در انگشت چهارم باید قرار گیرد ؟

ایا می دانید چرا حلقه ازدواج در انگشت چهارم باید قرار گیرد ؟

مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید .
تا معجزه ای شگفت انگیز را متوجه شوید.
(این مطلب برگرفته از اساطیر چینی است)
1. ابتدا کف دو دستتان را روبروی هم قرار دهید و دو انگشت میانی
دست های چپ و راستتان را پشت به پشت هم بچسبانید.
2. چهار انگشت باقی مانده را از نوک آنها به هم متصل کنید
3. به این ترتیب تمامی پنج انگشت به قرینه شان در دست دیگر متصل هستند .

4.سعی کنید انگشتان شصت را از هم جدا کنید.
انگشت شصت نمایانگر والدین است.
انگشت های شصت می توانند از هم جدا شوند
زیرا تمام انسان ها روزی می میرند .
به این صورت والدین ما روزی ما را ترک خواهند کرد.
5. لطفا مجددا انگشت های شصت را به هم متصل کنید .
سپس سعی کنید انگشت های دوم را از هم جدا نمائید.
انگشت دوم (انگشت اشاره ) نمایانگر خواهران و برادران هستند.
آنها هم برای خودشان همسر و فرزندانی دارند .
این هم دلیلی است که انها ما را ترک کنند.
6. اکنون انگشت های اشاره را روی هم بگذارید و انگشت های کوچک را از
هم جدا کنید. انگشت کوچک نماد فرزندان شما است.
دیر یا زود آنها ما را ترک می کنند تا به دنبال زندگی خودشان بروند.
7. انگشت های کوچک را هم به روی هم بگذارید. سعی کنید انگشت های چهارم
(همان ها که در آن حلقه ازدواج را قرار می دهیم) را از هم باز کنید.
احتمالا متعجب خواهید شد که می بینید به هیچ عنوان نمی توانید آنها را از هم باز کنید.
به این دلیل که آنها نماد زن و شوهرهای عاشق هستند که برای تمام عمر با هم
می مانند. عشق های واقعی همیشه و همه جا به هم متصل باقی می مانند.
انگشت شصت نشانه والدین است .
انگشت دوم خواهر و برادر .
انگشت وسط خود شما .
انگشت چهارم همسر شما
و انگشت آخر هم نماد فرزندان شما است



ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:53 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

پسرهای خوش تیپ نکن نکن :شش سال اوّل زندگی:

پسرهای خوش تیپ نکن نکن :شش سال اوّل زندگی:

• گریه نکن
• شیطونی نکن
• دست تو دماغت نکن
• تو شلوارت پی‌پی نکن
• مامانت رو اذیّت نکن
• روی دیوار نقاشی نکن
• انگشتت رو تو پریز برق نکن
• دمپایی بابا رو پات نکن
• به خورشید نگاه نکن
• شبها تو جات جیش نکن
• تو کمد مامان فضولی نکن
• با اون پسر بی‌تربیته بازی نکن
• اسباب‌بازی‌ها رو تو دهنت نکن
• زیر دامن دختر شمسی خانوم رو نگاه نکن
• دماغت رو تو لوله جاروبرقی نکن
2- دوره ی دبستان:
• موقع رفتن به مدرسه دیر نکن
• پات رو تو جامیزی نکن
• ورقهای دفترت رو پاره نکن
• مدادت رو تو دهنت نکن
• به دخترهای مدرسه بغلی نگاه نکن
• تخته پاک‌کن رو خیس نکن
• حیاط مدرسه رو کثیف نکن
• با دخترها شمسی خانوم ((دکتربازی)) نکن
• دست تو کیف بغل دستیت نکن
• تخته‌سیاه رو خط‌خطی نکن
• گچ رو پرت نکن
• تو راهرو سرو صدا نکن
• تو کلاس پچ‌پچ نکن
• ATARI بازی نکن
3- دوره ی راهنمایی:
• ترقّه بازی نکن
• SEGA بازی نکن
• جاهای بدبد فیلمها رو نگاه نکن
• موقع برگشتن از مدرسه دیر نکن
• تو کوچه فوتبال بازی نکن
• دست تو جیبت نکن
• با مامانت کل‌کل نکن
• تو کلاس صحبت نکن
• بعد از ظهر سروصدا نکن
• با دختر شمسی خانوم منچ بازی نکن
• اتاقت رو شلوغ نکن
• روی میز بابات کتابهات رو ولو نکن
• با بچّه‌های بی‌ادب رفت و آمد نکن
• جرّ و بحث نکن
- دوره ی دبیرستان:
• با کامپیوتر بازی نکن
• تو حموم معطّل نکن
• تقلّب نکن
• با دوستات موتورسواری نکن
• عصرها دیر نکن
• با دختر شمسی خانوم صحبت نکن
• با بابات دعوا نکن
• تو کلاس معلّمتون رو مسخره نکن
• تو خیابون دنبال دخترها نکن
• مردم‌آزاری نکن
• نصف شب سرو صدا نکن
• چشم‌چرونی نکن
5- دوره ی دانشگاه:
• رشته‌ای رو که دوست داری انتخاب نکن
• 24 ساعته چت نکن
• سر کلاس درس غیبت نکن
• با دختر شمسی‌خانوم دل و قلوه ردّ و بدل نکن
• خیابون‌ها رو متر نکن
• تو سیاست دخالت نکن
• با دخترهای مردم هر کاری دلت خواست نکن
• شب برای شام دیر نکن
• با مأمور پلیس کل‌کل نکن
• چراغ قرمز رو عشقی رد نکن
• موبایلت رو Reject نکن
• حذف پزشکی نکن
• آستین کوتاه تنت نکن
• همه رو دودره نکن
6- دوره ی سربازی:
• موهات رو بلند نکن
• روت رو زیاد نکن
• از اوامر سرپیچی نکن
• فرار نکن
• با اسلحه شوخی نکن
• غیبت نکن
• به آینده فکر نکن
• درگیری ایجاد نکن
• به فرمانده بی‌احترامی نکن
• غیر از خدمت به هیچ چیز دیگری فکر نکن
• با رئیس عقیدتی جرّ و بحث نکن
• اعتراض نکن
• از تلف شدن وقتت ناله نکن
• از آشپزخونه دزدی نکن
7- دوره ی شوهر بودن:
• با زنت شوخی نکن
• زنت رو با دختر شمسی خانوم مقایسه نکن
• به زنت خیانت نکن
• تو Orkut خودت رو Single معرفی نکن
• به زنهای دیگه نگاه نکن
• موبایلت رو قایم نکن
• از عکسهای قبل از ازدواجت نگهداری نکن
• پولت رو خرج دوستات نکن
• رفتار دوران مجرّدی رو تکرار نکن
• غیر از زندگی مشترک به هیچ چیز فکر نکن
• ریسک نکن
• بدون اجازهء زنت هیچ کاری نکن
8- دوره ی پدر بودن:
• بچّه رو تنبیه نکن
• به بچّه بی‌توجّهی نکن
• بچّه‌ت رو با بچّه‌های دیگه مقایسه نکن
• به بچّه توهین نکن
• بچّه رو از بازی منع نکن
• بچّه‌ت رو به کتک زدن بچّهء دختر شمسی خانوم تشویق نکن
• با بچّه کل‌کل نکن
• بچّه رو محدود نکن
• به مادر بچّه بی‌توجّهی نکن
• بچّه رو به هیچ چیز مجبور نکن
• آزادی بچّه رو محدود نکن
• به حلال‌زاده بودن بچّه شک نکن
• از خواستهای بچّه چشم‌پوشی نکن
9- دوره ی پیری:
• برای بچّه‌هات مزاحمت ایجاد نکن
• نوه‌هات رو لوس نکن
• با پیرزن‌های دیگه معاشرت نکن
• به خاطراتت فکر نکن
• پولت رو خرج نکن
• هوس جوونی نکن
• غیر از آخرتت به هیچ چیز فکر نکن
• با زنت بی‌وفایی نکن
• از رفتن به خانهءسالمندان احساس نارضایتی نکن
• لباس شاد تنت نکن
• تو وصیتنامه، هیچکس رو فراموش نکن
• از گذشته ناله نکن
• به هر کی رسیدی، نصیحت نکن
• به آینده فکر نکن
10- دوره ی پس از مرگ !
• حالا دیگه دورهء نکن تموم شد! حالا هر کاری دلت می‌خواد بکن...
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...بکن
• ...ولی فقط با روح شمسی خانوم کاری نکن



ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:53 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]

تاریخچه ی ولنتاین

تاریخچه ی ولنتاین هستش حتما 1سری بزنید......

 

          

روز والنتین یا ولنتاین، (روز عشاق و یا روز عشق‌ورزی) عیدی در روز 14 فوریه (25 بهمن‌ماه و بعضی سال‌ها 26 بهمن‌ماه) و در برخی فرهنگ‌ها روز ابراز عشق است.

این ابراز عشق معمولاً با فرستادن کارت والنتین یا خرید هدایایی مانند گل سرخ انجام می‌شود. سابقه? تاریخی روز والنتین به جشنی که به افتخار قدیس والنتین در کلیساهای کاتولیک برگزار می‌شد، باز می‌گردد.  

 

  رسوم ولنتاین

از هدایای مرسوم در این روز هدایای شکلاتی را می‌توان نام برد. در کشورهای اروپایی و آمریکائی دادن شکلات به عنوان هدیه روز والنتین از شهرت خاصی برخوردار است. تزئین شکلات و پختن انواع ان نیز از اداب این روز به شمار می‌رود. برخی بر آنند که والنتین فراتر از سنتی غربی است که پیش از این در بسیاری کشورهای جهان موجود بوده‌است. در کشور چین، روزی مشابه والنتین موجود است که تحت عنوان «شب هفت‌ها» نامیده می‌شود. برابر با افسانه‌ای چینی، پسر گاوچران و دختر بافنده، در هفتمین روز هفتمین ماه از تقویم قمری در آسمان با یکدیگر ملاقات کردند. آخرین «شب ِ هفتها» در 30 اوت 2006 بود. روایتی دیگر از این روز با اندکی تفاوت نسبت به چین، در ژاپن نیز موجود است که از آن به عنوان «تاناباتا» یاد می‌گردد و برابر با هفتم ژوئیه تقویم خورشیدی‌ست. در کشور مصر، روز عشق دیگری موجود است که برابر با 4 نوامبر هر سال است. در کره جنوبی، در 11 دسامبر هرسال، روزی تحت عنوان «روز پِپِرو» موجود است که در آن زوج‌های جوان هدایایی به یکدیگر تقدیم می‌کنند. روز عشق در فرهنگ ایرانی سپندارمذگان جشن گرامی‌داشت زمین و زن و روز مهرورزی به مظاهر مهر و فروتنی است. در این روز که مصادف است با 29بهمن ماه مردان به زنان خود،با محبت هدیه می‌دادند و زنان و دختران را از کارهای روزمره معاف کرده بر تخت شاهی می‌نشاندند و از آنها اطاعت می‌کردند. گروهی از دوستداران فرهنگ ایرانی پیشنهاد کرده‌اند که به منظور حفظ فرهنگ ایرانی سپندارمزگان بجای والنتین به عنوان روز عشق گرامی داشته شود. 

 ......................................................................................................

 تاریخچه ولنتاین

تاریخچه کامل و دقیق والنتین در دست نیست و آنچه از پیشینه این روز می‌دانیم با افسانه درآمیخته‌است.

امروزه کلیسای کاتولیک به این نتیجه رسیده‌است که حداقل سه قدیس به نام والنتین وجود داشته‌اند که همگی به شهادت رسیده‌اند، به همین دلیل چندین افسانه سعی در بازگوئی تاریخچه این آئین دارند.

والنتین قدیس و مریدانشدر سده سوم میلادی که مطابق می‌شود با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده‌است بنام کلودیوس عقیده داشت مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم قدغن می‌کند. کلاودیوس به قدری بی‌رحم وفرمانش به اندازه‌ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. (شایان ذکر است که در آن هنگام هنوز امپراتوری روم، به آیین مسیحیت نگرویده بود و این امر تقریباً 40 سال پس از دوران کلاودیوس دوم یعنی در دوران کنستانتین اول، موسوم به کنستانتین کبیر صورت گرفت). اما کشیشی به نام والنتین (والنتیوس)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می‌کرد. هنگامی که کلاودیوس این امر را دریافت، والنتین را دستگیر و زندانی کرد. کلاودیوس به منظور منصرف ساختن والنتین از باور خویش، به زندان و به استقبال وی شتافت و او را مورد محبت فراوان قرار داد. این در حالی بود که والنتین نیز به گونه‌ای متقابل کوشید تا کلاودیوس را به آیین مسیحیت فراخواند؛ امری که موجبات خشم امپراتور روم را فراهم ساخت و حکم به اعدام وی داد. هنگامی که والنتین در زندان به سر می‌برد، یکی از زندانبانان دختری نابینا داشت که به زندان می‌آمد به تفصیل با وَلِنتَین سخن می‌گفت و درست پیش از آن که والنتین به اعدام محکوم گردد، برای آن دختر نابینا کارتی فرستاد که بر روی آن نگاشته بود: ««از طرف والنتین ِ تو» (From Your Valentine)» امضاء کرده‌است، اصطلاحی که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته و به وفور بر روی کارتهای والنتین مشاهده می‌شود.  

 

                                   

افسانه دیگر حاکی از آن است که هنگامی که والنتین را به زندان افکندند، مردم برای وی یادداشت‌هایی کوچک که در لفافه پیچانده بودند و در شکافهای دیواره سلول وی جاسازی می‌کردند می‌فرستادند و او آنها را یافت و در حق آنان نیایش کرد. به دیگر سخن، بنیاد تاریخی کارت والنتین همین امر است. کشیش والنتیوس در 14 فوریه 270 میلادی (در برخی روایات 269 و مطابق با برخی روایات دیگر 273 بعد از میلاد) اعدام شد. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می‌دانند و از آن زمان والنتین تبدیل به نمادی برای عشق شده‌است و بدین روست که در کشورهای جهان، به ویژه کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی، مراسم روز والنتین همه ساله در 14 فوریه برگزار می‌گردد. بر اساس باورهای کنونی، بقایای والنتین قدیس که در سده 19 میلادی در قبرستانی باستانی در ایتالیا کشف شد هم‌اکنون در سه شهر رم، دوبلین و گلاسگو نگهداری می‌شود. بخشی از این بقایا پس از انتقال به یک تابوت طلایی توسط پاپ گرِگوری شانزدهم به کلیسای کاتولیک وایت فرایر در دوبلین پایتخت جمهوری ایرلند اهدا شد. بخش دیگری از این بقایا که گفته می‌شود شامل استخوان‌های والنتین قدیس است توسط یک خانواده متمول فرانسوی در سده نوزدهم به کلیسای فرانسیس مقدس در شهر گلاسگو در اسکاتلند منتقل شد. خارج از حلقه‌های مذهبی از مردم عادی کمتر کسی از وجود این بقایا در شهر اطلاع داشت تا اینکه در سال 1999 تصمیم به انتقال این بقایا به کلیسای دیگری به نام The Blessed John Duns Scotus گرفته شد. این اقدام توجه گسترده? رسانه‌ها و به طبع آن عموم مردم را به دنبال داشت به‌طوری که شهر گلاسگو به خاطر میزبانی والنتاین قدیس «شهر عشاق» لقب گرفت و از سال 2002 این شهر در روز والنتین میزبان فستیوالی به نام «فستیوال عشق» می‌باشد.  

 

                 

بوسه یادتون نره!




ادامه مطلب

[ شنبه 90/7/30 ] [ 1:52 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]