سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزگارم خیلی سرد و بی رنگ شده

  حتی فکرشم نمیکردم یه روز این جوری از هم فاصله بگیریم    

  یعنی همه اونایی که عاشق میشن اینجوری دلاشون داغون میشه؟؟؟

  یعنی اینه معنی عشق؟؟؟ همیشه تنهایی و گریه ؟؟؟؟؟


   دیگه اشک و گریه هم اثر نداره و این روزگار بی رحم من و تورو از هم جدا کرده

 

 خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا  گریهگریهگریهگریه




ادامه مطلب

[ جمعه 91/7/14 ] [ 12:47 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

چقدر ساده بودم

چقدر ساده بودم که فکر میکردم اونم اندازه من عاشقه  اونم مثل من وفاداره   اونم شب و روزش منم    و هزارتا فکر دیگه  

آره من مثل خیلی های دیگه اهل تفریح و خوش گذرونی و بریز و بپاش نبودم  مثل بقیه اهل ....... نبودم  

واسه این بود که ازم خسته شد و من براش فقط یه دوست فابریک شدم و تفریحاتش با دوستاش بود     

قلبم خیلی شکسته و نمیدونم از این وضعیت رها میشم یا نه

زندگیم بی معنی شده  انگار تویه قمار زندگی بازنده شدم

انگار این آخرین بازی بود و من دیگه راهی برای ادامه دادن ندارم 

خدایا خودت کمکم کن بتونم با این درد بسازم که دارم داغون میشم




ادامه مطلب

[ جمعه 91/7/14 ] [ 12:46 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

بخدا این حقم نبود بی معرفت............

چرا باورم نکردی؟؟؟تویی که تمام دلخوشیه هر روزم بودی--تویی که همه زندگیم بودی      منیکه عاشقت بودم   

آخه این چه رسمیه؟؟؟چه عدالتیه؟؟؟که این دلم در حسرت عشقت این جوری بشکنه؟؟؟


ای کاش بمیرم  ای کاش هیچ وقت نمیدیدمت     ولی بازم عاشقتم   


ای خدا هرجا که هست حفظش کن و بهش همه خوبیارو از طرف من هدیه کن 


اندازه اشکهای هر شبم براش شادی ببار اینجوری تا آخر عمر شاده




ادامه مطلب

[ جمعه 91/7/14 ] [ 12:46 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

چی بگم آخه ؟؟؟

دیگه خودمم نمیدونم باید چی بگم

باید چی بکنم؟

این زمونه اونقدر دلمو غصه دار کرده که حتی نمیتونم به زبون بیارم

بعضی وقتا دردای تویه دل آدما با هیچ زبونی توصیف نمیشه

فقط صاحب اون دل میدونه تویه دلش چه آشوبیه

بعضی وقتا دلم به حال دلم میسوزه

آخه چقدر غم و غصه؟؟؟؟؟ تا کی باید تحمل کنه؟؟؟

ای کاش دردم یکی بود ولی نیست ولی نیست

به قسمت اعتقادی ندارم ولی انگار دست زمونه با من نمیخواد یار بشه

بازم امیدمو از دست ندادم

خدارو شکر که تنم سالمه و دستم پیش کسی دراز نیست

همین برام بزرگترین نعمته

خدایا نمیدونم هستی یا نه همونی هستی که به ما از بچگی گفتن یا نه

هر کی هستی و هرچی هستی ازت ممنونم

بدروود




ادامه مطلب

[ جمعه 91/7/14 ] [ 12:46 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

روزهای خاکستری

تقصیر خودم بود

باید به جایه اینکه من فقط خودمو فدای عشق کنم میذاشتم اونم گاه گاهی فدا بشه

اینجوری اونم درک میکرد عشق چیه

باید از همون اول دوستی رو پیش میگرفتم

زور عاشق شدم

با یک نگاه عاشق شدم

اگه دوست بودیم مطمئنم الانم با هم بودیم و خیلی هم خوش بودیم

مثل همه دوستیهای قبلیم که همشون الانم که الانه بر قرارن

و هیچ وقت کدورتی پیش نمیومد چون توقعی در قبال چیزی به اسم عشق نداشتیم

عشق یه جور سرابه  فقط باید تجربش کرد ولی نباید اجازه داد داغونت کنه

باید قبل از اینکه داغونت کنه تمومش کنی

عشق واقعی تویه زندگی با شریک زندگیت باید باشه

هرچی هم عاشق باشی تا قبل از اینکه باهم زندگی مشترک تشکیل ندین

نمیشه فهمید که چقدر باهم تفاهم دارین

دنیای عشق و عاشقی دوستانه خیلی فرق داره با دنیای زندگی مشترک الان یک ساله که شب و روزم شده اون

ولی آیا منم شدم شب و روز و اون؟؟؟

به خدا نه به خدا نشدم به خدا اصلا ناراحت این قضیه نیست

من دارم خودمو گول میزنم چون اگه مرامشو داشت پا پیش میزاشت

وقتی این همه عشق رو میدید میومد جلو

یک ساله به پاش نشستم با اینکه همیشه گفته  نه نه نه

ولی من هنوزم .......

اما آخرش چی نصیبم شده؟؟؟

فقط 2سال عقب افتادن از زندگی و یه ضربه روحی بزرگ که مدتها تویه دلم میمونه

یه غمی که خودم بهش شاخ و برگ دادم و بزرگش کردم

و حالا شده یه کوهی از غم که داره نابودم میکنه

شده یه سراطان تویه زندگیم که دیگه از کنترل من خارج شده

مقصر کیه؟؟؟ خودمم  خوده خودم

باید ازین وضعیت رها بشم

باید بازم به آیندم امیدوار بشم تا این غم بزرگ از بین بره

خدایا اگه هستی کمکم کن

تا دروودی دگر بدروود




ادامه مطلب

[ جمعه 91/7/14 ] [ 12:46 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

دل ساده

همیشه فکر میکردم اصلا آدم ساده ای نیستم

ولی تویه عشق خیلی ساده بودم

خیلی بد بازی کردم

خیلی زود باور بودم و خیلی زیادی دلم صاف بود

اون عاشق نبودو اینو الان دیگه کاملا درک میکنم

فقط همین ساده بودم تویه اون روزا داره اذیتم میکنه

مثل خوره افتاده به جونم

چرا؟؟؟؟چرا نفهمیدم عاشق نیستی؟؟؟

شایدم بودی آره عاشق بودی ولی فقط عشقت واسه من بود

اما خودت واسه من نبودی

این روزا وقتی یاد یک سال پیش میفتم که چه کردی با دلم به حال دلم گریم میگیره

من در حق دلم بد کردم

من باید نمیزاشتم تا این حد داغون بشه

من باید با عقل تصمیم میگرفتم که نگرفتم

انگار کور  و کر  و لال شده بودم

هرچند الانم که دارم اینارو میگم همچین آدمه آدم نشدم

ولی دیگه خیلی چیزا بهم ثابت شده

خیلی چیزا که ای کاش خیلی وقت پیش بهم ثابت میشد

ای کاش بتونم بازم همون آدم قبل بشم که همیشه میخندید و شاد بود

چون دیگه میخوام فراموشت کنم

کاری که یک سال نتونستم انجام بدم

چون میترسیدم

چون خام بودم

چون زیادی خوش بین بودم

ولی دیگه میخوام نباشم

دیگه میخوام ازین روزای بیرنگ وسرد خلاص بشم

خداجون کمکم کن




ادامه مطلب

[ جمعه 91/7/14 ] [ 12:45 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

یک رنگی

دیگه همه چیز برام یک رنگ شده

شادی    غم  

همشون برام یکی شدن

اوضاع آرومه خیلی از قبل بهتره

ولی چیزی که همه اینه که چیزی وجود نداره که دلم بهش خوش باشه

فعلا یه جور آرامش قبل از طوفانه

نمیدونم چرا اینجوری شدم؟؟؟؟

چرا دیگه چیزی نمیخوام

دیگه آرزویی ندارم

انگار شدم یه پر که دست باد اسیره

هرجا باد بره منم با خودش میبره

شاید اینجوری بهتر باشه

آره بهتره چون الان خیلی از غم و غصه هام کم شده

یا شاید کمرنگ شده

به هر حال زندگی داره روال خودشو ادامه و میده و منم پا به پاش

تا ببینیم کجا میبرتمون

خداجون شکرت

 




ادامه مطلب

[ جمعه 91/7/14 ] [ 12:44 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

گذر روزگار

بعضی وقتها اونقدر به تنهایت عادت میکنی
اونقدر با تنهایی خو میگیری
که اگه عشقت برگرده بهش میگی برو
چون دیگه جاتو دادم به تنهایی
الان دیگه با این تنهایی خوشم
بـــــــــــــــــــــــــــرو بــــــــــــــــــــــــرو

نمیدونم چرا بعضی وقتها دلم میخواد بازم به اون روزا برگردم

با اینکه اینهمه عذاب کشیدم

این همه سختی

و اینکه دیگه بهم خیلی چیزا ثابت شده

ولی بازم وقتی باهاش حرف میزنم

میشم همون آدمی که اون اولا با دیدنش دلم هری ریخت

میشم همون مجنون دیروز

آینده همیشه برام برگ تازه ای رو کرده

برگی که حتی فکرشم نمیکردم

سال دیگه همین موقع ؟؟؟؟؟؟؟؟؟




ادامه مطلب

[ جمعه 91/7/14 ] [ 12:44 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

دلتنگی

امشب بازم دلم هواشو کرد

امشب  بازم چشمامو یاد خاطراتش خیس کرد

امشب بازم یاد روزای خوب با اون بودن افتادم

نمیدونم چرا دلم از دلش جدا نمیشه؟؟؟؟

همیشه فکر میکردم این همه آدم بازم میشه عاشق شد

ولی نشد و نمیشه

من نمیتونم اینو دیگه مطمئنم

ای کاش بود ای کاش بود

بود و میدید که من چقدر بدونه اون تنهام

 

چند روز پیش یه متن قشنگی به ذهنم رسید

بعضی وقتها سردیه دوریمون اونقدر زیاده که یه دیوار یخی بزرگ بینمون درست میشه و نمیزاره دیگه صدای دلامون بهم برسه  ای کاش این دیوار آب بشه




ادامه مطلب

[ جمعه 91/7/14 ] [ 12:44 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]

روزگار

نمیدونم این روزا کی میخواد آفتابی بشه؟

کی میخواد مثل قدیما قشنگ بشه؟

همیشه وقتی بزرگترا میگفتن خوش به حال قدیما  بی تفاوت بودم

ولی الان خودم باید بگم خوش به حال اون روزا

نمیدونم این عشق تا کی تویه سینمه و تا کی با یادش داغون میشم؟؟؟

فکر نمیکنم هیچ وقت بتونم فراموشش کنم

شاید مثل امروز هر لحظه یادش نباشم ولی میدونم وقتی هم که یادش بیفتم

مثل همین روزا داغون میشم و میریزم بهم

شاید عشق یعنی همین

یعنی غصه خوردن برای معشوقی که بهش نرسیدم

ولی هیچ وقت از اینکه عاشق شدم پشیمون نیستم

 

برای ماندگار شدن  گاه باید به قلب کسی رفت و گاه باید از قلب کسی......




ادامه مطلب

[ جمعه 91/7/14 ] [ 12:44 صبح ] [ محمدجوادصحرائی ]